Abstract:
این تحقیق،به روش کمی و با تکنیک پیمایشی صورت گرفته است.هدف از انجام این تحقیق،پاسخ به این سوال میباشد که قوم عرب درحال حاضر کدام حالت واگرایی یا همگرایی نسبت به هویت ملی دارند.با توجه به تجارب و زندگی نگارندگان در میان اعراب،تئوری محرومیت نسبی در این تحقیق به کار گرفته شد.بنابراین، احساس محرومیت نسبی بر سه بعد از هویت قومی(فرهنگی،اجتماعی و سیاسی)،در میان اعراب استان خوزستان، مورد سنجش قرار گرفت.یافتههای ما نشان از معنادار بودن رابطهء بین احساس محرومیت نسبی بر هریک از سه ابعاد هویت قومی داشت.در آخر این فرضیه نیز مطرح گردیده بود که هویت قومی با هویت ملی رابطهء معناداری دارد.پس از تحقیق،این رابطه آن هم در جهت معکوس آن مورد تایید قرار گرفت.که نشان از واگرایی قوم عرب داشت.این نتیجهگیری در جای خود بسیار مهم و تاملبرانگیز است.
Machine summary:
بر ایناساس،سوالات فرعی دیگری نیز طرح شدند و آن این که احساس محرومیت نسبی چه تاثیری بر هویت قومی در حالتهای سهگانهء آن یعنی، فرهنگی،اجتماعی و سیاسی دارد؟و دیگر این که چه رابطهای میان هویت قومی و هویت ملی در میان اعراب استان خوزستان وجود دارد؟ مروری بر پیشینهء تحقیق مروری بر آثار فارسی زبان کارگاه تحلیلیافتهها و پیمایش ارزشها و نگر شهای ایرانیان(طرحهای ملی وزارت فرهنگ و اشاد اسلامی)،نتایج حاصله از دو پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان را که به ترتیب در سالهای 9731 و 2831 به اجرا درآمده است را در مجموعهء کوچکی تحت عنوان هویت قومی و باورهای اجتماعی،به چاپ رسانیده است.
به نظر محقق،تغییر و تحولات در نظام بین الملل و عدم توجه به مطالبات قومی و پایین بودن شاخصهای توسعهء استان نسبت به میانگین کل کشور باعث شده که تمایلات اقوام استان و مشارکت سیاسی آنها را دچار نوساناتی نماید؛از جمله پایین بودن مشارکت اقوام عرب نسبت به فارس در انتخابات چه در سطح ملی و چه در سطح محلی و بالا بودن میزان حضور در انتخاباتی که با انگیزهء قومی صورت گرفته است(محمد هیودی:4831).
value capabilities فرضیات تحقیق 1-به نظر میرسد بین احساس محرومیت نسبی و هویت قومی در بعد فرهنگی رابطهء معناداری وجود داشته باشد.
2-به نظر میرسد بین احساس محرومیت نسبی و هویت قومی در بعد سیاسی رابطهء معناداری وجود داشته باشد.
به عبارت دیگر بین احساس محرومیت نسبی و هویت قومی در بعد فرهنگی رابطهء معناداری وجود دارد.