Abstract:
انقلاب اسلامی با توجه به شرایط زمانی وقوع و موقعیت ژئوپلتیکی خاستگاه آن و باتوجه به ماهیت، آرمان، رسالت، اهداف، ارزشها، اصول، روشها و کارکردهایخود،هم جاذبههای زیادی داشته و هم بازتابهای گسترده و عمیقی را بههمراه آوردهاست. از این رو، مطالعه و تحلیل این انقلاب، هم برای معتقدان و دوستان آن مهمتلقی شده و هم برای معاندان و مخالفان آن از اولویت خاصی برخوردار بوده است.با این وجود، بیشتر مطالعات انجام شده پیرامون انقلاب اسلامی، بر اساس تئوریها والگوهای برساخته از حاصل بررسی انقلابهای پیش از این انقلاب بوده و به دلیلتفاوت فاحش ماهوی میان این انقلاب و سایر انقلابهای پیش از آن، تحلیلهای یادشده نتوانستهاند به درستی تبار و ماهیت آن را بازشناسی و معرفی کنند.در این مقاله تلاش بر این است که با اثبات دو فرضیه مطرح شده در مقدمه تحقیق، تبارتاریخی انقلاب اسلامی، با چهار رویداد سرنوشت ساز در تاریخ معاصر ایران یعنیجنبش تحریم تنباکو، نهضت مشروطه خواهی، نهضت ملی شدن نفت و قیام 15 خرداد1342 مرتبط دانسته شده و تبار ماهیتی آن نیز با ماهیت نهضت انبیاء ـ علیهم السلام ـعموما و نهضت حضرت ختمی مرتبت بطور ویژه همسنخ و همگون ارزیابی شده کهبا قیام خونین و حماسی عاشورا استمرار یافته و با تحقق دولت حقه کریمه در عصرظهور به یک فراگفتمان غالب و مسلط در سراسر گیتی تبدیل خواهد شد.با اثبات این دو فرضیه و بر اساس اطلاعات گزارش شده، بازتابها و نیز دستاوردهایوسیع، تاثیرگذار و عمیق انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف بویژه احیای ارزشهای دینیو ایجاد رویکرد معنویت گرایی و دین مداری در دوران فرانوگرایی (پست مدرن) بیانگردیده است.
Machine summary:
در این مقاله تلاش بر این است که با اثبات دو فرضیه مطرح شده در مقدمه تحقیق، تبارتاریخی انقلاب اسلامی، با چهار رویداد سرنوشت ساز در تاریخ معاصر ایران یعنیجنبش تحریم تنباکو، نهضت مشروطه خواهی، نهضت ملی شدن نفت و قیام 15 خرداد1342 مرتبط دانسته شده و تبار ماهیتی آن نیز با ماهیت نهضت انبیاء ـ علیهم السلام ـعموما و نهضت حضرت ختمی مرتبت بطور ویژه همسنخ و همگون ارزیابی شده کهبا قیام خونین و حماسی عاشورا استمرار یافته و با تحقق دولت حقه کریمه در عصرظهور به یک فراگفتمان غالب و مسلط در سراسر گیتی تبدیل خواهد شد.
فرضیه دوم ـ در عصری که جهان به دو بلوک سیاسی، ایدئولوژیکی و نظامی سوسیالیستی و سرمایهداری لیبرال تقسیم شده بود و هیچ الگوی فرهنگی ـ سیاسی ـ اجتماعی دیگری را بر نمیتابید، انقلاب اسلامی با طرح دوباره آرمانها و ارزشهای دینی و معنوی و دعوت دوباره برای بازگشت به تعالیم انبیاء الهی بویژه اسلام اصیل، موجبات احیای فکر دینی و دین مداری و بازگشت دوباره بشریت به معنویت و خدامحوری و رشد احساسات هویت جویی فرهنگی ـ تاریخی و پای بندی به ارزشهای دینی در میان ملتهای مسلمان را فراهم ساخته است.
هویتهای فردی، اجتماعی و ملی مردم زیر سؤال رفته بود و خود محوری و استبداد خشن و بیمنطق رهبری سیاسی، وابستگی شدید و آشکار نظام حاکم به قدرتهای استکباری به اضافه سلطه معمرین و سالخوردگان فسیل شدهای که نه با فرهنگ اصیل و بومی ایران قرابتی داشتند و نه با اسلوبها و متدهای علمی نوسازی اجتماعی مأنوس بودند بر دستگاه عریض و طویل اداری و اجرایی کشور، هیچ یک قادر به مدیریت بحرانی که برخی از آن به عنوان «بحران رسمیت» نام بردهاند،<FootNote No="102" Text=" علیاصغر کاظمی، بحران نوگرایی و فرهنگ سیاسی در ایران معاصر، نشر قومس، ص 26 به بعد.