Abstract:
بر سر راه دستیابی مسالمتآمیز،تدریجی و اثباتی به توسعه سیاسی،عمل کرده است.مقاله حاضر،رابطه ساخترا اجتماعی ایران با توسعه سیاسی را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. برخوردار نیستند،حرکتهای کارگزاران و حاملان توسعه سیاسی را عقیم یا همراه با تنش،تنازع و برگشتپذیری نموده است. در ایران،از یک طرف،ساختارهای فرهنگی و اجتماعی،و بویژه،ساختار اقتصادی وابسته به ساختار سیاسی بوده و از استقلال نسبی برخوردار نبودهاند و از طرف دیگر،ساختار سیاسی همواره بر ساختارهای اجتماعی تسلط نسبتا مطلقی داشته است. نظام سیاسی در ایران،همواره با مداخله حداکثر در زمینههای اقتصادی،سیاسی و فرهنگی، عرصه را بر حوزه عمومی تنگ کرده و امکان تلاش از پایین در عرصههای گوناگون را با محدودیت مواجه ساخته است. به طور کلی،مشکلات ساختاری در عرصههای اجتماعی و اقتصادی همواره بعنوان مانعی جدی
Machine summary:
"در جوامع غربی، ساختار اجتماعی از گذشتههای دور تاریخی دچار انفکاک شده بود و ساختار اقتصادی و حتی ساختار فرهنگی از قرنهای پیش،از استقلال نسبی برخوردار بودهاند و در نتیجه زمینه بسیار مهیا بوده است تا برای طی نمودن مسیر توسعه سیاسی به سمت انفکاک در ساختار سیاسی حرکت نموده و پیشنهاد تفکیک قوا ارائه شود،در حالی که در ایران،بدلیل عدم انفکاک در ساختار اجتماعی،تجویز پیشنهاد تفکیک قوا و مشروطیت قدرت چندان قرین توفیق نبوده است و برگشتپذیری به وضعیت گذشته را تسهیل کرده است.
Social Democracy و جمهوریت میدانستند،و نیروهای چپگرا هم با تقلیل واقعیات ایران به تئوریهای مارکسیستی،تحت تأثیر این تئوریها قرار گرفته و مشکل سیاست را ابزار طبقاتی بودن دولت و یا دست نشانده امپریالیسم بودن آن دانسته و راهحل آنرا در کمونیستی و سوسیالیستی شدن نظام سیاسی میدیدند،اما واقعیت این است که تغییر نظام سیاسی1از سلطنت مطلقه به مشروطه و از سلطنتی به جمهوری،و یا از ابزاری بدن و دستنشاندگی بودن به سوسیالیسم، مسئله جوامع غربی بوده است که مشکل مقدم بر آن یعنی ادغام ساختارهای اجتماعی را نداشتهاند.
Feedback همچنین ممکن است نیروهای مدرن که در نتیجه جنبشهای اجتماعی از عرصه جامعه وارد عرصه سیاست میشوند،با هدف دستیابی به پشتوانه اقتصادی برای توسعه سیاسی،دست به کوچکسازی فعالیتهای اقتصادی دولت و حرکت به سمت خصوصیسازی و طبقهسازی بزنند،اما چون اینگونه تحرکات،جهشی،عمودی،رانتخوارانه و مبتنی بر روابط شخصی و گروهی،و در نتیجه با فساد همراه است،و مهمتر از آن،بسترهای اجتماعی مبتنی بر انفکاک ساختاری فراهم نیست،موقعیت آنها را نزدم مردم تضعیف کرده و شکاف دولت-ملت را تشدید میکند و در واقع فرصتهای تاریخی برای دستیابی به توسعه سیاسی از بین میرود."