Abstract:
هر سازمانی همانند انسانها یک هویت دارد،هویت مجموعه از صفاتی است که در هر فرد با دیگری متفاوت است،لیکن هویت سازمانی به وسیلهء این حقیقت که میتواند بهعنوان یک ابزار استراتژیک در روند پیادهسازی هدفها و ایدهآل سازمان به کار رود،از هویت انسانی متفاوت شده است.هویت سازمان میتواند از راه ساختار سازمان،محصولات و خدمات آن،راهی که محیطش را شکل میدهد،روشهایی که ارتباط برقرار میکند و چگونگی رفتارش درک،شناخته و معرفی شود.این عوامل بر روی چگونگی نگرش از درون و بیرون،بر سازمان اثر میگذارند. همینگونه که محصولات رقیب افزایش مییابند و جدا کردن محصولات از یکدیگر دشوار میشود،کانون توجه از محصول نشاندار به شرکت مالک نشان تغییر میکند.برندگان آینده کسانی خواهند بود که بتوانند یک هویت را به نشانهای انحصاری بالاتری انتقال دهند.نقش طراحان در سازمانها،تبدیل ایدههای انتزاعی به موارد محسوس و آشکار است.به علت دانش آنها از علم رفتار،که با توانایی بیان کردن از راه فرم و شکل ترکیب شده است،باید به طراحان،بهعنوان عوامل مهمی در استفاده استراتژیک از هویت سازمانی نگریسته شود. در این مقاله،نقش طراحان،در روند خلق هویت در مؤسسات جهانی بررسی شده است.
Machine summary:
به علت دانش آنها از علم رفتار،که با توانایی بیان کردن از راه فرم و شکل ترکیب شده است،باید به طراحان،بهعنوان عوامل مهمی در استفاده استراتژیک از هویت سازمانی نگریسته شود.
آیا این برای سازمان نیز معتبر است؟اگر این گونه است،سهم طراح در ایجاد و نمایش هویت سازمانی چیست؟هدف این مطالعه این است که نشان دهد هویت سازمانی چیست و طراحان در روند خلق آن چه نقشی دارند.
2. هویت شرکت «هویت شرکت، حقیقت و یکتایی یک سازمان است که تمامی آن به (به تصویر صفحه مراجعه شود)هچ،تفاوت تصویر سازمانی و هویت سازمانی را چنین بیان میکند: «تصویر به دریافت خارج از سازمان مربوط میشود و هویت به سوی داخل متمرکز است».
» اما هویت سازمانی از مفهوم نشان شرکت چه تفاوتی دارد و چه تفاوتی بین نشان شرکت و نشانهای سنتی وجود دارد؟ مولر آپ،یکی از متخصصان نشان میگوید:«نشان یک محصول(یا یک کلاس از محصولات)شامل:علامت تجاری،نام انحصاری آن،اعتبار و شهرت آن و جوّی است که دور آن به وجود آمده است»( Mollerup,2000,p56 ).
( BalmerGray,p261 ) بهنظر میرسد تفاوت در این ناحیه باشد:در حالی که طراحی نشان بهطور سنتی بر روی یک محصول بهویژه یا یک خانواده از محصولات متمرکز است، هویت سازمانی خودش را با تمام سازمان مرتبط میسازد.
او تاکید میکند که همگرایی عمل طراحی به ساختار شرکتها به این معنا است که کارهای بزرگ طراحان نمیتواند در انزوا نگهداشته شود، بلکه باید در چارچوب هدفهای شرکتی که آنها در آن کار میکنند و ارزشهای سازمانی را که بیان میکنند، فهمیده و ارزیابی شود (هکست 1376).