Abstract:
سیستم تجارت آزاد اکنون به عنوان درمان تمامی دردهای راه رشد و توسعه مطرح میشود و کلیه سازمانهای چند جانبه (صندوق بینالمللی پول،
سازمان جهانی تجارت، بانک جهانی) و نیز نهادهای جامعه اروپا به آن استناد میکنند. با این وجود، تاریخ توسعه اقتصادی نشان میدهد که این
امر، افسانهای بیاساس بیش نبوده و کشورهای پیرو راه تجارت آزاد ودر رأس آنان ایالات متحده و بریتانیا، قدرت اقتصادی خود را بر پایه
سیاست حمایتگرایانهای بنا کردهاند که امروز آنرا تخطئه میکنند.
Machine summary:
"میان سالهای 1830 و پایان جنگ دوم جهانی، میانگین حقوق گمرکی ایالات متحده در رابطه با واردات محصولات صنعتی، جزو بالاترین نرخهای جهان بوده است و با توجه به اینکه این کشور به دلیل هزینه سنگین حمل ونقل تا سالهای 1870 از نوعی حمایت «طبیعی» نیز بهره میبرد، میتوان گفت که صنایع آمریکا تا سال 1945، از سطح حمایت بیسابقهای در مقایسه با سایر کشورهای صنعتی برخوردار بودند.
بهطور خلاصه، تجربه نئولیبرال در دو دهه اخیر، آشکارا حاکی از ناتوانی این سیستم در به تحقق رساندن وعدههای اصلی آن، یعنی تسریع روند رشد، به مثابه هدف مقدم که همه اهداف دیگر را، از عدالت اجتماعی گرفته تا محیط زیست، باید قربانی آن نمود، میباشد، اما به رغم این شکست فضاحت بار، جزمیت نئو لیبرال در رابطه با فضائل تجارت آزاد، به یاری یک زرادخانه اقتصادی ـ سیاسی ـ ایدئولوژیک، که آن را در ابعاد و قدرتش تنها میتوان با واتیکان در قرون وسطی مقایسه نمود، هم چنان به تسلط خود در جهان ادامه میدهد.
ارائه راه حلهای جایگزین نیز بسیار نادر است، چرا که غالب روشنفکران این کشورها به تدریج اعتماد به نفس خویش را برای مقابله با جزمیت نئو لیبرال از دست داده و برخی ازآنان حتی به اردوگاه خود پشت کردهاند؛ امری که با توجه به آنکه حق الزحمه یک کار مشورتی برای صندوق بینالمللی پول و یا بانک جهانی برابر است با حقوق چند سال در دانشگاههای اکثر کشورهای در حال توسعه، ابدا باعث تعجب نیست."