انزوا و متن - Journal کتاب ماه ادبیات Introduction and review

در یک نگاهشاید بتوان اینطور فرض کرد که تنها قوه و حسی کهموجب می‌شود تا داستایفسکی این نابغۀ ساده‌دلهمزاد میشکین(قهرمان رمان ابله)نگردد حسخودکاوی عمیقا فعال اوست که هر دم به گاه او را از ابلهشدن می‌رهاند. 1 زندگی کردن در جمع خانواده‌ای که مادر در حصارخرافات محاصره شده و پدر با اخلاقیات خطکشیشده‌اش صرفا از موضوعات سودمند سخن می‌گوید ولذت و شادمان را جزو محرمات می‌شمرد روح باورستیزو سرکش داستایفسکی جوان را عمیقا می‌آزارد ومی‌شود که این شورش مقدمۀ تجربۀ لاقیدی اوباشانهبه سر حد مرگ است که آن هم دیگر رهایش نیست کهخود سلولی کوچک است در هزار توی مخوف زندانیبزرگ. با به تبعید رفتن و لابه‌لای جسم و روح تباهمحکومین دست و پا زدن بارقه‌های ایمان از سر نیازیدرونی و مغفول در دلش جوشیدن می‌گیرد و به سرتاسرزندگیش تسری می‌یابد جدال شک و ایمان تضادمکمل داستایفسکی است. چرا که تنها وجه فارق هنر ازجنون همین پاسخگو بودن تضاد است.