Abstract:
از آنجا که دانشآموزان در مدارس عادی به دلیل برخورداری از ظاهر بدون مشخصهی معلولیتی به یک نگاه و روش مورد آموزش و پرورش قرار میگیرند،دستهای از این دانشآموزان بنا به دلایلی (ارثی،محیطی،عاطفی و...)دچار ناتوانی در یک حوزه(نوشتن،خواندن،ریاضی یا زبان شفاهی) هستند.این دانشآموزان با آنکه هیچ گونه مشکل هوشی یا علامت ظاهری ندارند،به دلیل عدم شناسایی مشکلاتشان بیشترین فشار را از پیرامونشان (مدرسه،خانواده،اقوام و بعضا آشنایان)دریافت میکنند و ممکن است عدم مداخلهی تشخیصی، درمانی و توان بخشی به ترک تحصیل آنها منجر شود.در این مقاله اختلال یادگیری2و ناتوانی یادگیری3با زبانی ساده تعریف شده تا براساس آن دانشآموزان دارای مشکلات ویژهی یادگیری شناسایی شده و آموزش و توان بخشی آنان انجام پذیرد.
Machine summary:
"برای مثال یک مشکل مربوط به پردازش شنیداری ممکن است به صورت ناتوانی دانشآموزی در تمرکز بر گفتههای آموزگار در حین سر و صدای همکلاسیها و یا صدای ماشین چمن زنی(بیرون کلاس)جلوه کند یا برای دانشآموز خواند و پردازش دستور عملهای روی تخته در حالی که مطالب دیگر روی آن نوشته شده،سخت به نظر برسد.
آینده بسیاری از والدین میخواهند بدانند آیا فرزندشان قادر به خواندن خواهد بود؟آیا هرگز ریاضی خواهد آموخت؟ هرگز میتواند خوانا بنویسد؟پاسخ این پرسشها بستگی به این دارد که در کدام مقطع سنی،به مشکل ناتوانی یادگیری کودک پی میبرند و چه کاری برای او انجام میدهند.
ولی اگر ناتوانی یادگیری تا ده سالگی تشخیص داده نشود و تا آن موقع هیچ اقدامی در مورد آن صورت نگیرد،ضمن اینکه با دیگر بیماریهای عصبی- روانی همراه گردد و آنها هم درمان نشوند،آیندهای ناامید کننده در پیش رو خواهد بود.
بعضی دیگر دارای هر دو مشکل هستند،که به خوبی رمزگشایی میکنند و نه به درستی آن را میفهمند و این مورد بیشتر احتمال دارد ناشی از چند ناتوانی یادگیری یا احیانا عقب ماندگی ذهنی باشد.
این مفاهیم برای کسانی که دارای این نوع اختلال یادگیری هستند،گیج کننده است و بعدها برایشان به کارگیری این عملیات اصی در دنیای واقعی خیلی دشوار خواهد بود (عملیاتی کردن).
برای مثال، اگر شخص دارای مشکل درک دیداری است،به گونهای که در درک حروف عقب میماند،خواندن کتاب با استفاده از نوار یا در برخی موارد به وسیلهی یک متن خوان رایانهای ممکن است سودمند باشد."