Abstract:
مطالعه سازمان مجاهدین خلق ایران(منافقین)داستان عبرتانگیز ناکارآمدی احزاب در تاریخ معاصر است.مطالعه بسترهای سقوط این سازمان در دامن استعمار و استبداد میتواند پشتوانه تاریخی خوبی برای همه جریانهای سیاسی و گروههای ذی نفوذ و گروههای فشار باشد. در این مقاله نویسنده تلاش میکند نحوه قرار گرفتن یکی از مدعیترین سازمانهای حزبی در مقابل منافع ملت ایران و زوال آن را نشان دهد.
Machine summary:
"»1 آیت الله بهشتی در همانروز در مصاحبه مهمی به موارد تخلف بنی صدر از قانون پرداخت و عدم همکاری او را با سایر قوای کشور اعلام کرد و در مورد ملاقات خود با امام تأکیدات ایشان در خصوص عمل کردن مسئولان و نهادها به وظایفشان در چهارچوب قانون اساسی و تلاش برای دور ماندن از ایجاد جو تشنج جوسازی اشاره کرد.
5. هفتم تیر 1360؛انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی «مگر شهدای بزرگوار هفتم تیر در مجاهدت سرسختانه خود و فداکاری بیدریغ در راه هدف چه میخواستند جز پیروزی انقلاب و سرنگونی پرچم شیطانی کفر و نفاق و جز افتادن ماسک ریا و تزویر چهرههای کریه و ددمنشانه به صورت خلقی و اسلامی؟چه بسا اگر این شهادتهای دلخراش واقع نمیشد،آنان با همان خوی شیطانی و با ظاهری فریبنده در صحنهسازیهای سیاسی باقی میماندند و بیامان ضربههای خویش را به انقلاب و فرزندان راستین آن وارد میکردند و برای اسلام و مسلمانان مظلوم سنگ راه میشدند و با ضربه نهایی امریکا و دیگر ابرقدرتها جمهوری را شکست میدادند،یا لااقل پیروزی را به عقب رانده و راه را طولانی میکردند،ولی این فاجعه غمناک و شهادتهای پیدرپی به پیروزی اسلام انقلابی سرعت بخشید.
»1 دکتر باهنر پس از انتخاب بهعنوان نخست وزیر،در تاریخ 10/4/1360 در یک مصاحبه مطبوعاتی شرکت کرد و درباره انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی چنین گفت: «بیشک فاجعهای که در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی اتفاق افتاد،یکی از عظیمترین فاجعههای تاریخ است و آخرین نوع موضعگیری دشمن در برابر انقلاب ماست که مستقیما متوجه انقلاب اسلامی بوده و چون دفتر مرکزی حزب برای پاسداری و حمایت از انقلاب و حرکت در خط امام شناخته شده بود،توجه این توطئه به این دفتر بود."