Abstract:
ارزشیابی توصیفی، یکی از نوآوری های آموزشی در دهه حاضر در نظام آموزشی دوره ابتدایی کشور است. این نوآوری در بسیاری از عناصر و اجزای خود، با ارزشیابی سنتی و رایج در تضاد است. از این رو اشاعه این الگوی جدید ارزشیابی در بدنه نظام آموزشی نیازمند تمهیدات و دوراندیشی هایی است. لذا مساله اساسی پژوهش این است که بر اساس شرایط موجود نظام آموزشی دوره ابتدایی شهر تهران، چه شیوه ای برای اشاعه ارزشیابی کیفی - توصیفی مناسب است. این پژوهش با استفاده از نظریه راجرز و شومیکر در اشاعه نوآوری، به بررسی عوامل زمینه ای اشاعه نوآوری پرداخته است و بر اساس اطلاعات حاصله از 36 مدرسه در 11 منطقه و 410 نفر از کارکنان این مدارس و 15 مدرسه مجری طرح ارزشیابی کیفی - توصیفی و 56 نفر از مجریان طرح، از طریق دو پرسشنامه و یک فرم مصاحبه به توصیف وضع موجود پرداخته است. از این بررسی بر می آید که گرایش نسبی افراد جامعه به نوآوری، نگرش مثبت به ارزشیابی توصیفی، اطلاعات گسترده معلمان از این طرح، ویژگی هایی مثبت الگوی ارزشیابی توصیفی، سطح سواد نسبتا مناسب معلمان از زمینه های مثبت برای اشاعه این طرح است و نگرش مثبت معلمان به ارزشیابی سنتی از عوامل منفی در اشاعه الگوی ارزشیابی توصیفی در سطح شهر تهران می باشد. سپس بر اساس تصویر به دست آمده از وضع موجود و مباحث نظری مرتبط، شیوه تقاضا محور برای اشاعه ارزشیابی کیفی - توصیفی پیشنهاد شده است.
Machine summary:
"-2-پرسش دوم پژوهش وضعیت آموزش و پرورش ابتدایی شهر تهران از منظر عوامل چهارگانه و ارزشیابیتوصیفی چگونه است؟ 6-2-1-عامل نخست نوآوری ارزشیابی توصیفی:طبق اطلاعات به دست آمده ازنظرات مجریان طرح ارزشیابی کیفی-توصیفی از پرسشنامه الف در مجموع ارزشیابیتوصیفی الگوی مناسبی برای ارزشیابی تحصیلی در دورۀ ابتدایی تشخیص داده شده است.
نتایج به دست آمده از پاسخ گروه نمونه نشان میدهد که 85% ازجامعه نمونه به روشهای مختلف از نوآوری موجود یعنی ارزشیابی کیفی-توصیفی مطلعهستند به عبارت دیگر نتایج این پژوهش نشان میدهد که علی رغم اینکه طرح در طول 2الی 3 سال گذشته در تعداد محدودی از مدارس شهر تهران(حداکثر در 5 مدرسه هم بهطور رسمی)اجرا شده است.
اینمیزان نگرش مثبت نسبت به این طرح در کل جامعه با توجه به نوع روش دریافتاطلاعات،تنهان گرش مثبت مشاهده شده است که نمیتوان به اعتماد آن،گام سنگینیبرداشت؛به سخن دیگر علیرغم اینکه این وضعیت در میان معلمان یک زمینه و بسترمناسب برای اشاعه ارزشیابی کیفی-توصیفی است اما نمیتوان بیش از حد به آن اتکانمود.
محبی(1382)طی پژوهش در آموزش و پرورش عمومیشهر تهران نشان داد که آگاهی معلمان از ارزشیابی مستمر علیرغم برخی سوء تعبیرها درسطح مناسبی قرار دارد،لذا همین مفهوم ابتدایی و سادۀ ارزشیابی مستمر در میان معلمانبه نوعی جای خود را باز کرده و این نیز زمینهای مناسب برای نوآوری جدیدتر یعنیارزشیابی کیفی-توصیفی محسوب میشود که باید مورد توجه اشاعهدهندگان این طرحقرار بگیرد."