Abstract:
آقای کاشی در این مقاله اندیشههای گاندی را مورد توجه قرار داده و معتقد است: نظریه برابری ادیان گاندی، روایت دیگری است از کثرتگرایی دینی، با این ویژگی که علاوه بر وجود یک حس دینی عمیق و خالصانه، متاثر از آسیبشناسی وضعیت حال و گذشته مومنان به ادیان گوناگون است؛ و بر آن است تا ضمن فرو نشاندن شور جزمیت اندیشیهای فرقهگرایانه شعور و عقلانیت دینداران را مخاطب قرار دهد. گاندی نگرش خود را اینگونه جمعبندی میکند: 1. همه ادیان حقیقیاند؛ 2. در همه ادیان برخی خطاها وجود دارد؛ 3. در واقع همه ادیان برای من مثل هندوئیسم عزیزند، همانطور که تمامی انسانها برای من مثل یکی از خویشاوندان نزدیکم عزیزند.
Machine summary:
د) بهرغم اعتقاد کامل به مذهب هندو، گاندى هرگز خود را گرفتار چارچوبهاى غیرعقلانى نمىکرد و به صراحت تأکید مىکرد: «من هر نظریه دینى را که متشبث به عقل نباشد و با اخلاق ناسازگار باشد رد مىکنم.
در ارتباط با جهات متفاوت این دو نظریه، مىتوان گفت، نظریه وحدت متعالى ادیان، مبتنى بر یک رویکرد عارفانه نسبت به دین مىباشد و با تکیه بر دیدگاههاى سنتگرایان که عمدتا گرایشهاى فلسفى و عرفانى دارند، صورتبندى شده است؛ در حالى که گاندى به معناى مصطلح کلمه نه فیلسوف است و نه عارف؛ و استدلالهاى او در دفاع از نظریه برابرى ادیان، عارى از تعابیر و استدلالهاى فنى و اهل بحث و گفتوگو است.
سخن فرجامینبا توجه به آنچه گذشت، نظریه برابرى ادیان گاندى نیز در جاى خود روایت دیگرى است از کثرتگرایى دینى.
تناقضها و خلاف واقعیتها در این نوشتار، تناقضات و انکار واقعیتهاى فراوان وجود دارد که به برخى از آنها اشاره مىشود:الف) عقلانیت یا خلاف آن؛ آقاى کاشى مىنویسد: «بهرغم اعتقاد کامل به مذهب هندو، گاندى هرگز خود را گرفتار چارچوبهاى غیر عقلانى نمىکرد و به صراحت تأکید مىکرد: من هر نظریه دینى را که متشبث به عقل نباشد و با اخلاق ناسازگار باشد رد مىکنم.
» گاندى که با مکتب اسلام و قرآن آشنا نبوده، ممکن است این حرف را مطرح کند، ولى جاى شگفتى دارد که نویسنده هیچ اشارهاى نکرده است که اسلام، دین کاملى است که بدون کم و زیاد در اختیار بشر قرار گرفته است به هر حال باید گفت سخن گاندى درباره ادیان ابتدایى و دین هندو و امثال آن، صادق است؛ چون ساخته دست بشر است و درباره دین مسیحیت و یهودیت و زرتشت موجود که تحریف شده است نیز صادق است.