Abstract:
کرامت انسانها در بعد مادی و معنوی از اصول بنیادی انسانشناسی اسلام است. بصیرتدهی به انسان،چه در سطح نظام و چه در سطح سازمان،یکی از اصول تکریم معنوی انسانها از منظر مدیریت اسلامی است.بصیرتدهی شامل اطلاعرسانی روشن و سازنده نسبت به مسائل مادی و معنوی مبتلا به افراد و تبیین معیارهای عقلی و شرعی در حل آنها است. در این مقاله پس از بررسی واژه بصیرت در لغت و اصطلاح قرآن،مستندات اصل بصیرت مرور گردیده و سپس الگوهای رهبری بصیر در اسلام ارائه خواهد شد.
Machine summary:
"با توجه به این ملاحظات،وظیفه رهبران الهی،امر بسیار سنگین و دشواری است: «فاستقم کما امرت و من تاب معک» (هود211/) «پس استقامت کن آنگونه که مأموری،به همراه هر آنکه با تو به سوی خدا روی آورده است»؛از پیامبر(ص)نقل شده که فرمود این آیه از سورهء هود مرا پیر کرد!893:21؛چرا که اولا بایستی امت را همچون خویش به استقامت و پایداری در راه خدا بکشاند614:31،و ثانیا به شیوهای که خدا فرموده است(کما امرت)به استقامت درآیند،که همان شیوهء«بصیرتبخش»است(علی بصیره)؛در این شیوه بصیرتدهی بایستی عمدتا با«مدیریت تدبیری»نه«مدیریت اعجازی»صورت پذیرد که همان تبیین مسائل و تفهیم و تفهم و اقناع منطقی مخاطبین است،آن هم در زمانهای که به تعبیر امیر مؤمنان عالمان را لجام میزدند و جاهلان را تکریم مینمودند!74:41 ؛حال آنکه انبیاء گذشته مجاز بودند در بصیرتدهی جامعه در کنار«مدیریت تدبیری»تفهیم و تفهم مخاطبین،از«مدیریت اعجازی»نیز بهره گیرند،همچون حضرت موسی(ع)و حضرت عیسی(ع)،که سرعت اقناع مخاطبین را به همراه داشت؛لیکن به جهت جاودانگی دین اسلام و خاتمیت،و اسوه بودن چهارده معصوم(ع)برای قرون و اعصار آینده،ایجاب میکرد که پیامبر(ص)و اهلبیت (ع)عمدتا با«مدیریت تدبیری»براساس بصیرتدهی و به شیوهء تفهیم و تفهم اقدام کنند،و از«مدیریت اعجازی»عمدتا پرهیز نمایند(إسراء29/؛عنکبوت05/-15) که این امر،هدایت و رهبری جامعه را سخت دشوار و طاقتفرسا مینمود؛از این روست که پیامبر اکرم(ص)فرمود:هیچکس همچون من در راه خدا اذیت نشد!"