Abstract:
یکی از براهین اثبات وجود خدا راه دل یا فطرت است.متفکران اسلامی تحلیلهای مختلفی از فطرت و فطری بودن خداشناسی به دست دادهاند.در این مقاله با احصای تعاریف و تحلیلهای مختلف نقاط قوت و ضعف آنها بررسی شده است.نتیجه آنکه این برهان به برهان صدیقین ملاصدرا که مبتنی بر اضافه اشراقی و امکان فقری وجود است،قابل تأویل است و آیات قرآنی نیز موافق آن تفسی میپذیرد.
Machine summary:
نیز سخن از این است که بشر خدا را به نسیان و فراموشی میسپارد که به دنبال علم و آگاهی رخ میدهد؛چنانکه میفرماید: و لا تکونوا کالذّین نسوا اللّ?ه فأنساهم أنفسهم» (الحشر،91) توجه عرفا به راه شناخت مستقیم و بیواسطه خداوند را هم میتوان همینگونه دانست.
این عربی درباره تصدیق وجود خدا از دو راه سخن به میان میآورد:یکی راه کشف است که انسان در خود به آن میرسد و هیچ جایی برای شبهه و تردید نیست و فقط مستند به یافته درونی هر فرد است.
البته از بیان او دو معنا استنباط میشود؛یکی اینکه امور فطری به صورت استعداد و قوه در نهاد بشر در بستر تکوین در نهاد آدمی قرار داده میشود و دیگری بداهت تصدیقی است؛یعنی اگر انسان موضوع و محمول برخی قضایا را تصور کند،تصدیق به آن نیازمند استدلال نیست و آن تصدیق به خودی و خود حاصل میشود.
امروزه نیز در فلسفه دین و کلام جدید این بحث با عنوان تجربه دینی مورد توجه متکلمان یهودی و مسیحی واقع شده است و مخالفان و موافقانی با خود به همراه داشته است؛اما این را از سوی بیشتر محققان به عنوان راه فردی قلمداد شده است که یافتههای آن کمتر میتواند دیگران را ملزم به پذیرش نتایج آن نماید.
ما تلاش میکنیم این بحث را با اتکاء به مبانی فلسفی که فلاسفه اسلامی فراهم ساختهاند،دنبال کنیم تا ببینیم آیا میتوان فطرت را در وجود آدمی معنادار ساخت و از آن مجرای شناختی مدون از خدا فراهم ساخت یا خیر؟ چنانکه پیشتر نیز اشاره کردیم،فطرت به عنوان یک راه در خداشناسی مورد توجه فلاسفه و متکلمان و حتی عرفا نبوده است.