Abstract:
اگرچه گاهی بلاغت و شیوایی سخن در ذکر و بیان یک کلمه است ولی بسیار اتفاق افتد که این شیوایی در حذف آن کلمه،متجلی و نمودار میگردد تا به سبب آن،زیبا و حسن کلام دو چندان گردد،شیخ عبد القاهر جرجانی میگوید:«هیچ کلمهای حذف نشده است در حالتی که حذفش شایسته است جز این که حذف آن از ذکرش نیکوتر و زیباتر است».نگارنده در این مقاله میکوشد به بررسی مقوله حذف در حروف جر و نقش آن در تولید معنی و زیبایی سخن با ارائه شواهدی از آیات قرآن کریم بپردازد و برای دریافت بهتر،این حذف را به چهار نوع تقسیم نموده است.
Machine summary:
"(همان ماخذ 703/2) أما درباره«إستغفرت»اختلاف نظر وجود دارد که آیا از باب«امرتک الخیر»هست یا نه؟«إبن طراوه»و شاگردش«سهیلی»برآنند که این فعل،بدون واسطه متعدی به مفعول دوم میشود و اگر با«من»به مفعول دوم متعدی شود از باب تضمین خواهد بود (ابوحیان اندلسی-ارتشاف الضرب من لسان العرب،35/3) إبن هشام در مغنی اللبیب همین عقیده را دارد و میگوید گاهی فعلی که یک مفعول دارد هنگامی که بر وزن«استفعل»آورده میشود،متعدی به دو مفعول میگردد مانند«إستکتبته الکتاب»و«استغفرت الله الذنب»و اما این که گفته میشود«استغفرت الله من الذنب»به جهت آن است که عامل در اینجا متضمن معنای«طستتبت»است و اگر در معنای اصلی خود استعمال میشد آوردن«من»جایز نبود و قول اکثر نحویان که میگویند«استغفر»از باب«اختار»است،مردود است.
(شیخ طریحی-مجمع البحرین 156/1،محمد بن عبد القادر-مختار الصحاح99/ ابن منظور-لسان العرب 822/41) و گاهی«باء»بر مفعول آن وارد میشود که زائد به شمار میرود،عنتره در معلقهاش میگوید: و لقد خشیت بأن اموت ولم تدر للحرب دائرة علی ابنی ضمضم 7 (زوزنی-شرح المعلقات السبع251/) اما دربارهی«أمنه»که بدون واسطه،متعدی به مفعول شده است،باید توجه داشت که همیشه به معنای«أمن منه»و یا«سلم منه»نیست زیرا این فعل به دو معنا به کار میرود یکی به معنای«سلم»چنان که در لغت آمده است:«امن زید الأسد امنا و امن منه کسلم منه وزنا و مغنی(الفیومی-المصباح المنیر23/)که در این صورت تعدیه آن بدون واسطه حرف جر،تعدیه لفظی است و دیگری به معنای«ائتمنه»یعنی او را امین قرار داد مانند استعمال آن در آیهی شریفه- «قال هل آمنکم علیه إلا کما امنتکم علی اخیه من قبل» (یوسف46/) که در این معنا،تعدیهی آن بدون واسطه،تعدیهی معنوی و حقیقی است."