Abstract:
آثار و بناهای زیادی از دوره هخامنشیان به دست آمده است.این آثار در ترکیبی موزون نمودار عظمتی متناسب با امپراتوری هخامنشی است.اما آیا میتوان گفت عامل تحقق و شکوفایی این آثار منحصر به دانش هخامنشیان و هنری است که از گذشتگان خود به ارث بردهاند؟در این مقوله سعی شده است تا با استفاده از مقایسه هنر هخامنشی(هنر درباری هخامنشیان)با اقوام و مللی چون آشور،یونان و اقوام ساکن در آسیای صغیر،تأثیراتی را که هخامنشیان در اجرای هنر خود پذیرفتهاند،برشمرده شود.پس از بررسی معماری آشور و همانندیهای دیده شده در برخی از آثار دوره هخامنشیان مانند ساخت دروازه ملل،تالار تخت،حجاریهای پاسارگاد،نقش کورش و دیگر آثار ذکر شده،به بررسی آثاری مانند مقبره کورش(متأثر از اورارتو و لیدیه یا روزتهای متأثر از ساموس)پرداخته شده است.پس از تصرف لیدیه در آسیای صغیر و نزدیک شدن به یونان و تماسهایی که با این نواحی برقرار شد،بسیاری از الگوهای معماری و هنری این نواحی توانست در هنر هخامنشی نفوذ کند.برخی شاخصههای کاخهای هخامنشی با تالارهای ستوندار معابد یونانی مقایسه شدهاند.ستون،از عناصر مهم معماری هخامنشیان،دارای پیشزمینه ایرانی است اما در برخی از جزئیات تزیینی متأثر از یونان و لیدی شده است.در پاسارگاد نیز ردپایی از هنر ملل ایونی و لیدی دیده میشود.با برشمردن این تأثیرات به این نتیجه میرسیم که هنر هخامنشیان در موارد زیادی از ملل دیگر متأثر است.اما روح داده شده به این آثار ایرانی و غنای فرهنگی سرزمین ایران بوده است که با ترکیبی از این آثار،هنری بدیع و خاص دربار هخامنشیان را به وجود آورده است.
Machine summary:
"است که از گذشتگان خود به ارث بردهاند؟در این مقوله سعی شده است تا با استفاده از مقایسه هنر هخامنشی(هنر
معماری و هنری این نواحی توانست در هنر هخامنشی نفوذ کند.
با برشمردن این تأثیرات به این نتیجه میرسیم که هنر هخامنشیان در موارد زیادی از ملل دیگر متأثر است.
روح داده شده به این آثار ایرانی و غنای فرهنگی سرزمین ایران بوده است که با ترکیبی از این آثار،هنری بدیع و
در این مقاله سعی شده است تا به طور خلاصه با توجه به این
در هنر و معماری ملل همزمان و بعدی خود داشته است.
تخت جمشید نیز مشهود است و بیانگر تأثیر کاخذ خورس آباد در نحوه گرد هم آمدن واحدهای تشکیلدهنده آن است[5،
شدید سنتهای آشوری است اما روزتهای موجود در این تمثال از
بزرگی شاهان آشوری ذکر شده است و این مشخصات با نقش
آمده از کاخ آشوری تل بارسیب قابل مقایسه است(شکل 3 بالا)
هخامنشی است که به صورت یکی از مهمترین نمادها در این دوره
این نقش از مصر ریشه گرفته است اما شکل
نمونههای آن در تخت جمشید در بیشتر آثار دوره هخامنشی نمود
به دست آمده است که کاملا مشابه این روزتهایند.
و بستها همانند بخشهای دیگر پاسارگاد کار شده است.
همان طور که ذکر شد این ایوانها نیز متأثر از هنز آشور
چارچوب درها و پنجرههای تخت جمشید نیز پیش از این در
بناهای دوره هخامنشی شده است به گونهای که حتی توانست بار
انبوه که در نقش هخامنشی استفاده شده است را میتوان به"