نامه به فردی ناشناس Transit

"این وضعیت من در چند ماه اخیر چنان شده است که دیگر هیچ انگیزه‌ای برای فعالیت در ورونش ندارم. در قبال کار من قرار بوده است که اتحادیهء نویسندگان این منطقه براساس موافقت با رئیس اتحادیهء نویسندگان شوروی از من حمایت مادی کند و به من پیشنهاد کردند که از شرایط درمان‌ عمومی استفاده کنم،اما این کار نیز ناممکن است،زیرا درمان عمومی تنها با معرفی نهادی‌ اجتماعی ممکن است و هیچ‌کس هم مرا معرفی نمی‌کند. از پاییز 1936 وضع من در ورونش به مراتب وخیم‌تر شده و پیامدش هم این است که در هر حال به هیچ وجه اجازهء کار ندارم. در شهری مرفه از اتحاد جماهیر شوروی(مثل ورونش)برابر دیدگان شاهدانی بیکاره مرا از تمامی حقوق اجتماعی محروم می‌کنند و در واقع شهروندی می‌شوم که فاقد قدرت کار است و این‌چنین شبحی می‌گردم که همگان با بی‌تفاوتی خود در پی نابودی او هستند."