Abstract:
تقلیدهای زنانه و بازیهای شادیآور که روزگاری در اندرونی خانهها موجبات سرگرمی بانوان را فراهم میکرد در بلندمدت تبدیل به یک سنت نمایشی شده است به نحوی که امروزه سنت نقش پوشی مردانه توسط بازیگران زن در برخی از آثار نمایشی مشاهده میگردد.از آنجا که ساختار بازیهای اولیه به سمت و سوی تکامل میرفت و در شیوه اجرا متأثر از نمایشهای تخت حوضی بود قابلیت آن را داشت که به یک سنت نمایشی تبدیل گردد.
Machine summary:
"(دینا وارد میشود) دینا:پدر،پدر یعقوب:چه شده دخترم؟چرا اینقدر پریشانی؟ دینا:خواب وحشتناکی دیدم یعقوب:چه خوابی دخترم؟ دم گیری:خواب بودم خواب میدیدم لالالالای یهو از خواب پریدم لالالالای دینا:خداوندا چه خوابی بود دیدم؟ از این خواب از دل و جان ناامیدم کجایی یوسف ای تاج سر من؟ بیا جان برادر در بر من ای پدر جان خواب دیدم مضطرم یعقوب:کن بیان خوای ای یگانه دخترم دینا:چند گرگی رو به یوسف حمله کرد یعقوب:از کلامت سینهام پر شد ز درد دینا:میرود اندر کجا آن سرورم یعقوب:میرود صحرا نهال نوبرم دینا:خواهم ای بابا ببینم یوسفم یعقوب:آی،همراه تا ببینی یوسفت دینا:ای برادر میروی اندر کجا؟ یوسف:میروم خواهر به صحرا از وفا دینا:از فراقت رنگ دینا زرد گشت یوسف:زود میآیم من ای خواهر ز دشت دینا:مینشین،شانه زنم زلف تو را یوسف:گریه کم کن خواهر نیکو لقا یوسف:بعد از اینکه پدر خوابم را تعبیر کرد،برادرانم تعبیر خواب را از من جویا شدند،من که از شنیدن تعبیر خوابم سرخوش و شاد بودم،پند پدر را فراموش کرده و خواب خود به آنها گفتم."