Abstract:
توسعه متوازن و پایدار به مشارکت بطلبیم. در این مقاله سعی شده است ویژگیهای دانش بومی و دانش رسمی بیان شود و به ریشههای مشترک آنه که در"خرد جمعی"و هوش انسان نهفته است،اشاره گردد.دو حوزه دانش بومی و دانش رسمی نه تنها هیچگونه تقابل و تضادی با هم نداشته و در فرایند دستیابی به توسعه پایدار مکمل یکدیگر بودهاند،بلکه در عمل نیز باعث خلق و به کارگیری متناسب و منطقی فناوریهای مورد نیاز شدهاند.در این مقاله همچنین تفاوتهای"روششناختی"و" شناختشناسی"موجود بین این دو دانش مطرح شده و با مقایسه این ویژگیها،راه و روشهایی به منظور تلفیق این دو دانش ارائه گردیده است. اصلاح باور حاکم در بین قشرهای تحصیلکرده و دانشگاهی نسبت به بومیان و دانش آنها،پیش شرط هرگونه نزدیکی،تعامل و تلفیق است.ایجاد تحول در نظام آموزشهای رسمی به منظور توجه به حوزه دانش تجربی و میدانی که حاصل قرنها آزمون عملی است،از ضرورتهای اصلی این تلفیق به شمار میرود.توجه پژوهشگران به"خرد تجربی انباشته و تاریخی بهرهبرداران"با استفاده از روشهای مشارکتی،کیفی و میدان نیز از دیگر ملزومات این تحول است.همچنین به کارگیری شیوههای دو سویه ترویجی و ایجاد تحول در نظام ارتباطات میان مراکز دولتی،آموزشی و ترویجی،و کشاورزان و روستاییان به نحوی که آنها در تعامل با هم قرار گیرند،از ضرورتها و پیششرطهای تلفیق دانش رسمی نوین و دانش بومی به شمار میآید.در نیم قرن اخیر،دانش رسمی و نوین،فناوریهای جدید وکارامدی را در پهنه کشاورزی پدید آورده است که موجب تحولات اساسی در فرایند تولید و عرصه زندگی بهرهبرداران کشاورزی و روستاییان شده است.در همین حال،به کارگیری برخی از فناوریها،معضلاتی را در عرصههای زیستمحیطی،تولیدی و اجتماعی ایجاد کرده و موجب دغدغههای فکری اندیشمندان و تصمیمسازان توسعه شده است.یکی از گزینههای مورد نظر در پاسخگویی به این دغدغهها، رجوع به دانش تجربی گذشتگان است.بهرهگیریاز"خرد تجربی انباشته و تاریخی"بهرهبرداران محلی،که اصطلاحا دانش بومی نام گرفته است،این امکان را فراهم میسازد که در فرایند تعیین نیاز و طراحی فناوریهای متناسب و به کارگیری آن،مردم محلی و دانش آنها را عملا در مسیر
Machine summary:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) پژوهش و توسعه تلفیق دانش بومی و دانش رسمی؛ضرورتی در دستیابی به توسعهء پایدار کشاورزی اقتصاد کشاورزی و توسعه،سال دهم،شماره 73،بهار 1831 دکتر محمد حسین عمادی،محمد امیری اردکانی* چکیده در نیم قرن اخیر،دانش رسمی و نوین،فناوریهای جدید وکارامدی را در پهنه کشاورزی پدید آورده است که موجب تحولات اساسی در فرایند تولید و عرصه زندگی بهرهبرداران کشاورزی و روستاییان شده است.
بهرهگیریاز"خرد تجربی انباشته و تاریخی"بهرهبرداران محلی،که اصطلاحا دانش بومی نام گرفته است،این امکان را فراهم میسازد که در فرایند تعیین نیاز و طراحی فناوریهای متناسب و به کارگیری آن،مردم محلی و دانش آنها را عملا در مسیر -------------- (*)به ترتیب:عضو هئیت علمی مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی وزارت جهاد کشاورزی و کارشناس ارشد ترویج در سازمان جهاد کشاورزی کهگیلویه و بویر احمد.
آلیتری،میگوئل(8731)،چرا باید کشاورزی سنتی را شناخت؟ترجمهء اسفندیار عباسی،در کتاب کاربرد دانش بومی در توسعه پایدار(گردآوری محمد حسین عمادی و اسفندیار عباسی)، مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی وزارت جهاد سازندگی،تهران،ص 71-34.
3. آن تراپ،لری(8731)،مشروعیت بخشی به دانش محلی:مجموعههای علمی شده یا توانمندسازی مردم جهان سوم،ترجمهء ابراهیم حسنپور آهنی دشتی،در کتاب کاربرد دانش بومی در توسعه پایدار(گردآوری محمد حسین عمادی و اسنفدیار عباسی)،مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی وزارت جهاد سازندگی،تهران،ص 991-912.
فرهادی،مرتضی(8731)،گذشته تنها یک گذشته نیست:لزوم پژوهش در دانش کاربردهای سنتی ایران،در کتاب کاربرد دانش بومی در توسعه پایدار(گردآوری محمد حسین عمادی و اسنفدیار عباسی)،مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی وزارت جهاد سازندگی، تهران،ص 34-36."