Abstract:
هدف: بررسی آثر مکمل کولین "و کزبوهیدرات بر عملکرد استقامتی (دو ساعت
رکابزنی با بار ثابت وrpm متغیر روی دوچرخة ثابت) و خسگی متابولیکی
(کاهش کلوکز خون و افزایش الاکتات خون) در دوچرخه سواران ورزیده.
روش: آزمودنیها شامل ۱۵ دوچرخهسوار ورزیده مرد: با میانگین سنی ۲۲1۵
سالء وزن ۶۲/۸۵ کیل و گرم ضربان قلب استراحت ۵۳۳ بار در دقیقه و حجم
تمرین ۱۵۷۸ کیلومتر در هفته بودند. آزمودنیها به فاصلة یک دو بار در
آزمون دو سامت رکاب زدن روی دوچرخة ثابت شرکت کردند. قبل از شرکت
در آزمون اول؛ از دارونما(۲۰۰ میلی لیتر آب میوه) و قبسل از آزمون دوم از
مکمل کولین (۳ گرم کولین بیتار تارات/۲۰۰ میلی لیتر آب میوه) استفاده کردنشد.
هنگام فعالیت, هر آزمودنی ۲ لیتر محلول کلوکز 1۲ و الکترولیت مصرف کرد.
یافتهها: ۱. پس از فعالیت با دارونماء کاهش (غیرمعنیدار) گلوکز خون, کاهش
معنی دار تری کلیسرید و افزابش معنی دار لاکنات خون مشاهده شد (p>۰/۰۵).
۲ پس از فعالیت با مکمل کولین, افزایش منیدار گلوکز خون, افزایش
غیرمعنی دار توی کلیسرید و افزایش معنی دار لاکتات خون و افزایش معنی دار
عملکرد استقامتی در مقایسه با مصرف دارونما مشاهده شد.
۳ در آزمودنیها پس از فعالیت با مکمل کولین در مقایسه با مصرف دارونما به طور معنی دار مقدار تری گلیسرید بیشتر و لاکتات خون کمتر بود.
نتیجه گیری: مصرف پیش از تمرین مکمل کولین با نوشیدن محلول کلوکز
هنگام فعالیت, بر مسیر تولید آنرژی مورد نیاز فعالیت تاثیرگذار است. به کونهای
که منجر به کاهش خستگی متابولیک و در نتیجه بهبود عملکرد استقامتی(پیمودن
مسافت بیشتر درحین دوساعت رکاب زدن) میشود.
Purpose: The purpose of this Study was to examine the
effect of choline supplement and carbohydrate solution on
endurance performance (2-h cycling on spin tramer.
difficulty level=3,Rpm based on subject's ability) and
metabolic fatigue (decrease in blood glucose, increase in
blood lactate).
Method: 15 trained cyclists. participated in two exercise
sessions with one week elapse between them. The subjects
were ingested placebo (200ml juice, first exercise} or
supplement (3g choline bitartrate with 200 ml juice. second
exercise) prior to exercise and carbohydrate solution
glucose) was ingested during exercise.
Results: After first protocol. data revealed: non-significant
decrease in blood glucose significant increase in blood
lactate and significant decrease in triglyceride. After second
protocol, data showed: significant increase in blood choline,
blood glucose , blood lactate and endurance performance:
non-significant increase in (triglyceride. After second
protocol, blood lactate was significantly lower than first
protocol.
Conclusion: With respect to these findings, can conclude
that, pre exercise choline supplement in combination with
carbohydrate solution during activity affect the pathway of
energy production of activity and lead to low metabolic
fatigue and endurance performance improvement.
Machine summary:
در خلال دویدن روی تریدمیل با نوشیدن محلول کربوهیدرات،مهار گلوکوژنز کبد،حفظگلوکز خون و افزایش اکسیداسیون گلوکز تا مراحل پایانی فعالیت و بهبود عملکرداستقامتی در اثر صرفهجویی 20 درصدی گلیکوژن عضلانی گزارش شده است(8).
افزایش معنیدار تریگلیسرید خون پس از فعالیت با مکملکولین(جدول 3)،احتمالا میتواند حاکی از برداشت بیشتر تریگلیسرید داخل بافت و درنتیجه صرفهجویی تریگلیسرید خونی باشد(البته در این تحقیق،تغییرات تریگلیسریدداخل عضلانی مورد سنجش قرار نگرفت،اما بررسیها(29)اثر کولین را در افزایشاکسیداسیون تریگلیسرید داخل عضلانی نشان دادند.
بهنظرمیرسد در این تحقیق در اثر مصرف مکمل کولین و احتمالا در اثر سازوکارهایفوق الذکر تحریک اکسیداسیون چربی موجب حفظ گلوکز خون شده است.
با توجه به تغییرات گلوکز و لاکتات خون در آزمون 2 ساعترکاب زنی اول(جدول 3)،به نظر میرسد که در این آزمون این حالت به وقوع پیوستهاست،در نتیجه،بهرغم مصرف محلول کربوهیدرات گلوکز خون کاهش غیرمعنیدار ولاکتات خون نیز نسبت به آزمون رکابزنی دوم افزایش معنیداری یافته است.
با توجه به دادهها،به نظر میرسد در اثر مکمل کولین در آزمون رکابزنی دوم،احتمالا سهم چربی(تریگلیسرید داخل عضلانی)در تولید انرژی افزایش و سهم گلوکز واحتمالا گلیکوژن عضله کاهش یافته است.
تیجه گیری بهطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که طی 2 ساعت رکابزنی،کولین پلاسمابهطور معنیداری تغییر نیافت،اما با مصرف مکمل کولین پس از 2 ساعت فعالیترکابزنی،کولین پلاسما بهطور معنیدار،تریگلیسرید خون بهطور غیرمعنیدار،گلوکزخون بهطور معنیدار افزایش یافتند و لاکتات خون بهطور معنیداری از مشابه خود درحالت دارونما کمتر بود و عملکرد استقامتی نیز در حالت مکمل در اثر تسهیلاکسیداسیون چربی با تولید اسید لاکتیک و خستگی متابولیکی کمتر و حفظ گلوکز خونبهبود یافت.