Abstract:
بررسی نتایج اثر تضعیف ارزش پول برتر از تجاری دوازده کشور در حال توسعه، طی سالهای 95-1968 نشان میدهد که شرط مارشال-لرنر در بلند مدت برقرار میباشد. کشورهایی که شرط را در کوتاه مدت تجربه کردند، شاهد بهبود تراز پرداخت نیز بودند.عواملی که ممکن است برای چنین نتیجهای مهم باشد عبارت است از:کاهش نرخ واقعی ارز، مؤثر بودن تضعیف اسمی ارزش پول، سیاستهای پولی و مالی سازگار و نبودن اثر منحنیدر مقابل، کشورهایی که در آنها هیچ گونه شرطی برقرار نبود؛با بدتر شدن ضوع تراز تجاری مواجه شدند و این امر به علت افزایش نرخ واقعی ارز، غیر مؤثر بودن تضعیف اسمی و ناسازگاری سیاستهای پولی و مالی روی داد.
Machine summary:
"در روش کششها، شرط مارشال-لرنر در بلند مدت و کوتاه مدت در مورد کشورهای فوق به صورت انفراید انفرادی و جمعی بررسی گردیده است، سپس تحقیق شده است آیا تغییر تراز تجاری(به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی)پس از یک سال 1 از سال تضعیف ارزش پول نسبت به سال قل از تضعیف، با روش کششها در کوتاه مدت سازگاری دارد.
وجود نتایج متفاوت چنین تحقیقات تجربی در مورد اثر تضعیف ارزش پول بر تراز تجاری میتواند بر مبنای استفاده از روش کششها باشد، بدین ترتیب که:1-دورههای مختلف مطالعاتی که در کشورهای گوناگون توسط محققین در نظر گرفته شده است؛2-واحدهای پولی متفاوت(داخلی در مقابل خارجی)که متغیرهای تحت بررسی با آن تعیین میشوند؛3-تعاری فمختلف از متغیرها و متغیرهای جانشین؛4-در اکثر مطالعات ماهیت توابع به کار گرفته شده برای بررسی موضوع، با یکدیگر تفاوت دارند.
در همین مدت کسری بودجه دولت به صورت درصدی از gdp کاهش یافت و این بیانگر آن است که سیاست مالی دولت به طور خواسته یا ناخواسته با تضعیف ارزش پول سازگاری و همسویی داشته است و بالاخره پدیده j-curve در مورد آنها اتفاق نیفتاد از آنجا هیچ کشوری وجود ندارد که تخمین ضریب رابطه مبادلهاش با علامت منفی شروع شود(جدول 2).
در مقابل کشورهایی چون کره جنوبی و ترکیه که شرط مارشال-لرنز در کوتاه مدت در مورد آنها برقرار نگردید، کسری تراز تجاری(به صورت درصدی از gdp)آنها پس از یک سال از سال تضعیف در مقایسه با یک سال قبل از آن بدتر گردید، شاخص نرخ ارز واقعی دو طرفه در مقابل دلار کاهش پیدا کرد و یا به عبارتی ارزش پول این کشورها در مقابل دلار افزایش یافت."