Abstract:
انقلاب اسلامی ایران،از بهمن 1375 تاکنون،از زوایای گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته و عنوانهای مختلفی یافته است.کارشناسان حوزههای علوم اجتماعی وانسانی،در کتابها،مقالهها و گزارشهای خود، این رویداد را به گونههای متفاوتی توصیف،تفسیر،تحلیل،تبیین و نامگذاری کردهاند.در این مقاله،نویسنده به یاری پژوهشهای حوزهء روابط دین،سیاست و ارتباطات اجتماعی،رابطهء انقلاب اسلامی و رسانههای جمعی در ایران را با رویکردی آیینی(ritual approach)مورد مطالعه قرار داده است.این رویکرد،به نظر میرسد،تا حدی تازگی دارد و تاکنون مورد توجه قرار نگرفته یا کمتر موضوع بررسی بوده است.
Machine summary:
"انقلابی که توانسته است رنگ و بوی خود را بر تمامی امور جاری،و نیز بر انواع رسانههای جمعی داخلی اعمال کند و آنها را به رسانههای آیینی(ritual media)تبدیل نماید؛رسانههایی که بیشترین کاراییها را در شکل آیینی (ritual form)از خود بروز میدهند و از همین طریق به ظهور،شکلگیری و تحول انقلاب یاری میرسانند.
آیینها به عنوان شکلهای دربرگیرندهء اسطورهها،همراه با دگرگونی آنها،و نیز به شکل ویژه،و با تغییر در فرم خود،به تناسب نیازهای زمانه تحول مییابند تا چارچوبهای کلی خود و اسطورهها و ترکیبهای آیین و اسطوره را،به عنوان قالب کلی فرهنگ و نظام اجتماعی-سیاسی جامعه حفظ کنند.
با بهرهگیری از این سه شیوه بود که در جریان انقلاب تمامی قشرها از زبان رهبران"تودهای"،(جمعی)،با ایجاد پیوند میان آیینهای سنتی،و رسانههای سنتی،با کمک رسانههای پخش گسترده و به یاری تخیلهای انگیخته،همهء توان خود را به کار بردند تا با گریز از دورانی که مورد غفلت قرار گرفته بود، اوضاع را ارزیابی کنند و به نقد گذشته بپردازند؛گرچه این اشتغال آنان را از نقد حال و ترسیم دقیق وضعیت آینده بازدارد.
به عقیدهء مورلی،هریک از این عوامل از طریق زبان و مفهوم سازی جهانی گفتانی ایجاد میکنند که برآمده و از گروه یا گروههای اجتماعی متفاوتی هستند که به آنها تعلق دارند و خوانش دادوستدی است میان گفتمانهای بیشمار خواننده و گفتمان متن(فیسک، 1386:165).
جورج گربنر عقیده دارد که فرهنگ از راه محصول کل رسانههای جمعی با خود ارتباط دارد،و این اتفاق آرای وسیع بر سر ارزشها را در فرهنگ حفظ میکند یا تغییر میدهد(همان: 208)."