راجع بسرفت: (تکرار سرقت) Journal Article

"اما بعقیده نویسنده وحدت وصف عمل باید حقا شرط تحقق عنوان تکرار بشود زیرا منظور از مجازات‌ تشفی‌خاطر نیست بلکه اصلاح مجرم یعنی تعدیل قوای فکریه‌ او است که آن قوا منشاء و موجب تحریک عضلات و ارتکاب اعمال سوء میباشد و چون برای هریک از انواع اعمال‌ در دماغ مرکزی است که قوت و ضعف او از تکرار آن‌ کشف میشود لذا با وحدت وصف عمل میتوان فهمید که‌ چه عملی منشاء آن در دماغ مجرم قوی است و بایستی‌ بوسیله تشدید مجازات آن منشاء را تضعیف کرد و در غیر اینصورت هرگاه بتکرار ترتیب‌اثر مهم دهیم برخلاف‌ عدل بوده و بالنتیجه در مجازات مجرمین تبعیض شده است‌ چه بین زنا،خیانت در امانت،ضرب از جهت موجب‌ که همان قوای فکریه است قدر مشترکی نیست بخلاف‌ آنکه هرگاه خیانت در امانت مثلا تکرار شد در اینصورت‌ معلوم میشود در دماغ مجرم راجع باین عمل مخصوص‌ کیفیتی موجود است بعکس سایر موارد که قصیه فی واقعه‌ میباشد،در عین حال فرق کلی است بین کسی که اساسا سابقا پیرامون جرمی نگردیده و محکومیتی ندارد باکسی که‌ محکومیتهای سابقه داشته و میتوان فهمید که تعیین حد اقل و اکثر در مجازات و اینکه اغلب حد اکثر چندین‌ برابر حد اقل است و یا تعلیق مجازات رأسا و همچنین تجویز تنزیل مجازات جنائی تا یک درجه و دو درجه و جنحه تا هشت روز حبس در قوانین برای تأمین همین نظر بوده‌ است که محاکم بتوانند باعتبار اوصاف مجرم و جرم‌ مجازات مجرمین را تخفیف یا تشدید نمایند فقط اشکال‌ در تبدیل مجازات تأدیبی است بترتیبی در اثر محکومیت‌ های سابقه از جهت اموری که جنسا و منشاعا باجرم اخیر مغایر است بتقریبی که ذکر شده این است بحث عملی‌ در اصل قضیه."