نامه های گمشده Transit

""کاوه‌" 1 20 دی ترجمه قطعه‌"اگر"از"رود یارکیپلینگ‌"را که خواسته بودی برایت تهیه کرده‌ام اما ب‌ بگذار این چند سطر را هم بر آن بیفزایم: اگر بگویم که تو تنها نقطه روشن در تاریکی زندگی من هستی اگر بگویم تنها فکر کردن بتوست که مرا زنده نگاهمیدارد اگر بگویم تو همه چیز بمن دادی حتی زندگی را هیچ چیز بگزاف نگفته‌ام. شاید من برایت فقط یک شعر لطیف یا یک رویای‌ زیبا بودم در حالیکه تو برای من همه چیز بودی و خواهی بود... اگر نفس میکشم،اگر زندگی میکنم و اگر دنیا را با همه بدیهایش دوست دارم فقط بخاطر توست عزیز من،سفر بتو خوش. نمیدانی چه شوری در دل دارم زیرا ترا دارم و تو مرا دوست داری و این بزرگترین نعمت زندگی من است. من همه‌چیز را فراموش میکنم ولی دلم میخواهد برای آخرین بار برایم بنویسی و توضیح دهی چرا؟ منتظر خبری از طرف تو هستم اما متاسفانه الان بیست روز است که خبری ندارم. نمیدانم در چه شرایطی بودم و تحت چه احساسی آنها را نوشتم اما وقتی درست‌ نشستم و فکر کردم دیدم تو تقصیری نداری،گناه تو فقط این بود که مرا از خودت بی‌خبر گذاشتی. هزار میلیون بار قربانت میروم و ترا میبوسم پویه تو 21 سه‌شنبه 22 شنبه نتوانستم برایت چیزی بنویسم زیرا مدتی است که به سختی کمرم درد میکند و هنوز معلوم نشده که چرا؟گاهی تمام‌ روز را بستری هستم."