"دخیلی(واجد)* (تصویرتصویر) حسن عاریت پای افزونتر خورد،هرکس بود هشیارتر.
سنگ آید بیشتر،بر شاخهء پربارتر.
ساختن با نامرادی را،چو من باید کسی، تا بخود آسان بگیرد،هر قدر دشوارتر.
سنگ ساحل شو،متاب از سیلی امواج روی، تاب رنجش بیشتر،هر کو بود پادارتر.
ای گل رعنا،بحسن عاریت،چندین مناز.
باش،تا از خار پای خویش،گردی خوارتر.
بادهء جام صفا نازم،که از یک جرعهاش، میشود بیخویشتن،هر دل بود هشیارتر.
» (*)-آقای اکبر دخیلی(واجد)از غزلسرایان مضمونیاب معاصر."