"توللی* به دختر دلبندم(فریبا) دور از تو،بجان ناشکیبا دانیک ه چه میکشم،(فریبا)؟!
کاش،اینهمه مهربان نبودی چون طوطی خوشزبان نبودی!
زیرا که،در درین سرای خاکی چون آینه،پاک پاک پاکی ترسم،چو مرا،حصار هستی از کنگره،رونهد،به پستی کار تو،به شیر شرزه افتد بیش از همه،برتو،لرزه افتد!
داری پدری دگر،چو(نیما)1 قدرش بشناس و،با(رها)نیز (نیمای دگر)شو-ای دلانگیز!
رازی است همیشه ناگشاده!
(*)آقای استاد فریدون توللی از شاعران طراز اول کشور.
(1)از سه دختر فریدون توللی(نیما)بزرگترین و(رها)کوچکترین است."