Abstract:
مقاله حاضر درباره امکان و عدم امکان رؤیت، و در فرض امکان درباره وقوع و عدم وقوع آن بحث میکند، ادله طرفداران امکان و عدم امکان و نیز ادله معتقدین به وقوع را مطرح و درباره آنها داوری میکند و حاصل مباحث آن، عدم امکان رؤیت و به اولویت، عدم وقوع آن میشود.
Machine summary:
"اشکال چهارم: جمله «و هو یدرک الابصار» مفید این است که خداوند صاحبان ابصار یعنی مبصرین را میبیند، و پیدا است که خود او از جمله مبصرین است پس جمله یاد شده افاده میکند که او خودش را میبیند و به بیان دیگر: امکان و وقوع رؤیت برای خودش را افاده میکند، و ما از باب اجماع مرکب و به عبارت دیگر: به ضمیمه عدم قول به فصل – نبود قولی که وقوع رؤیت را برای خدا ثابت و آن را از غیر نفی کند- وقوع آن برای مؤمنین در روز قیامت را نتیجه میگیریم (فخر رازی: 1411، 7/125).
در حدیثی که از صفوان بن یحیی در اصول کافی نقل شده، امام علیه السلام این آیه را در کنار آیه لاتدرکه الابصار قرار دادهاند و هر دو را دال بر عدم امکان رؤیت گرفتهاند؛ یعنی در جواب ابی قره که دیده شدن خداوند به توسط پیامبر اسلام را نقل میکرده فرمودهاند: کیف یجیئ رجل الی الخلق جمیعا فیخبرهم انه جاء من عندالله و انه یدعوهم الی الله بامرالله و یقول لهم عن الله «لاتدرکه الابصار، و لا یحیطون به علما، ولیس کمثله شئ» ثم یقول لهم «انا رأیت الله بعینی، و احطت به علما و هو علی صورۀ البشر»؟ (کلینی: 1388، ک توحید، ب ابطال الرؤیت، 1/96) فخر رازی در ذیل این آیه با ارجاع ضمیر «به» در «لایحیطون به علما» به ما یبن ایدیهم و ما خلفهم و ترجیح آن بر ارجاع به «الله» آیه را از قابلیت استدلال برای نفی رؤیت خارج ساخته است."