Abstract:
این مقاله پس از مروری بر تحول مفهوم ملت باوری و هویت ملی در اروپا به چگونگی انتقال این مفهوم به آسیای مرکزی و بسط و ترویج آن توسط اتحاد شوروی میپردازد و معضل امروز مردم این منطقه را در دست یافتن به تعریفی از هویت ملی خود پس از استقلال از اتحاد شوروی و در عرصه جهانی شدن مورد بررسی قرار میدهد.کوشش دارد نشان دهد که ماهیت تصنعی جمهوریهای قومیت محور ایجاد شده در دوران اتحاد شوروی نه با پیشینه تاریخی و فرهنگی منطقه سازگار است و نه با روند جهانی شدن و تأکید رهبران فعلی کشورهای نو استقلال آسیای مرکزی بر ملت باوری رمانتیک و ملتسازی دیرهنگام نتیجهای جز جدایی بیشتر و اختلاف و احیانا جنگ و منازعه در منطقه نخواهد داشت.
Machine summary:
"کوشش دارد نشان دهد که ماهیت تصنعی جمهوریهای قومیت محور ایجاد شده در دوران اتحاد شوروی نه با پیشینه تاریخی و فرهنگی منطقه سازگار است و نه با روند جهانی شدن و تأکید رهبران فعلی کشورهای نو استقلال آسیای مرکزی بر ملت باوری رمانتیک و ملتسازی دیرهنگام نتیجهای جز جدایی بیشتر و اختلاف و احیانا جنگ و منازعه در منطقه نخواهد داشت.
با فروپاشی اتحاد شوروی در آغاز دهه 1990 میلادی بار دیگر موضوع هویت ملی و ملت باوری در آسیای مرکزی مطرح شده و نقشی مهم در رقم زدن سرنوشت مردم این منطقه یافته است.
این مقاله پس از مروری بر تحول مفهوم ملت باوری و هویت ملی در اروپا به چگونگی انتقال این مفهوم به آسیای مرکزی و بسط و ترویج آن توسط اتحاد شوروی میپردازد و معضل امروز مردم این منطقه را در دست یافتن به تعریفی از هویت ملی خود پس از استقلال از اتحاد شوروی و در عصر جهانی شدن مورد بررسی قرار میدهد و کوشش میکند نشان دهد که ماهیت تصنعی جمهوریهای قومیت محور ایجاد شده در دوران اتحاد شوروی نه با پیشینه تاریخی و فرهنگی منطقه سازگار است و نه با روند جهانی شدن و تأکید رهبران فعلی کشورهای نواستقلال آسیای مرکزی بر ملتباوری رمانتیک و ملتسازی دیرهنگام فعلی جز جدایی بیشتر و اختلاف و احیانا جنگ و منازعه در منطقه نخواهد داشت.
از سوی دیگر،تأکید رهبران امروز آسیای مرکزی بر عنصر ساختگی قومیت به عنوان خمیرمایه ملت-کشورهای جدید موجب شده است تا،به عنوان مثال،ازبکستان امروز که پیوسته در طی تاریخ مرکز امتزاج و اختلاط اقوام گوناگون بود،اکنون هویت ملی خود را بر مبنای عصر ازبکی تعریف کند."