Abstract:
بخش مهمی از ذخایر نفت منتشر شده در ایران، ذخایر نفت بالقوهای هستندکه در صورت استفاده مناسب از روشهای ازدیاد برداشت نفت، به ذخایر بالفعل قابل بهره برداری تبدیل خواهند شد. تزریق گاز به میدانهای نفتی از اصلی ترین روش های حداکثرسازی ازدیاد برداشت نفت در ایران است. در این مطالعه، موضوع تزریق گاز و نقش آن در آینده اقتصاد نفت و گاز ایران در غالب یک تابع رفاه اجتماعی مدلسازی میشود تا هزینه فرصت تخصیص گاز به مصارف داخل و صادرات گاز در ایران در مقایسه با تزریق گاز در سالهای 1410-1385، مشخص شود. نتایج این مطالعه نشان میدهد تزریق گاز با هدف فشار افزایی مخازن نفت، بر تزریق گاز برای حفظ فشار موجود مخازن نفت، با تداوم وضعیت موجود و پیش بینی شده تزریق گاز، اولویت دارد. با فشار افزایی مخازن نفت برای دستیابی به متوسط فشار اولیه مخازن نفت، بهطور قابل توجهی از ارزش منفی سایهای عدم استخراج منابع گاز ایران کاسته میشود. در این حالت ارزش سایهای عدم استخراج منابع گاز ایران نسبت به سناریوی حفظ فشار موجود مخازن نفت، با تداوم برنامههای موجود تزریق درکشور، به یک چهارم کاهش مییابد. در نرخ تنزیل پایین اولویت بهرهبرداری از ذخایرکشور فشار افزایی مخازن نفت کشور است و صادرات گاز در اولویت قرار ندارد. در نرخ تنزیل های بالا، اولویت مطلق تزریق گاز نسبت به صادرات آن و اولویت مطلق سناریوی فشار افزایی مخازن برحفظ فشار مخازن، از بین میرود. نرخ تنزیل بالا، با حداکثرسازی رفاه اجتماعی بهرهبرداری از منابع گاز کشور سازگار نیست. عدم اجرای سیاست جامع انرژی، و تداوم رشد مصرف انرژی به ویژه در بخشهای نهایی مصرفکننده، در طول سالهای آینده موجب خواهد شد تراز گاز کشور همچنان منفی باقی بماند. در این حالت، تزریق گاز به مخازن نفت کشور متناسب با نیاز مخازن برای حفظ فشار موجود، امکانپذیر نخواهد بود و صادرات گاز هزینه فرصت بالایی را ایجاد خواهد کرد.
Gas injection is assumed as one of the main methods of improving oil recovery in Iranian oil fields. So it's necessary that considerable portion of natural gas produced to be injected into oil reservoirs within next years. gas allocation to various applications will create different opportunity costs. Specifying net benefit function، different opportunity costs are determined in comparison of gas injection during 2006-2031. The results of this study show that the "increasing pressure" scenario of oil reservoirs is prior to the scenario of gas injection to keep the present pressure of oil reservoirs (continuity of current and anticipated situation of gas injection). Discount rate is a major role in selecting the priorities of gas resource allocation in Iran. At low discount rate، gas injection has prior to gas export while at high discount rate gas injection loses its absolute preference to gas export. Absences of compressive energy policy and steady growth of energy consumption specifically in end-user sections would cause the negative gas balance. In this condition gas injection to oil fields would not possible appropriate the oil field necessity for keeping pressure and gas export reveals high opportunity cost.
Machine summary:
در اين مقاله، موضوع تزريق گاز و نقش آن در آيندة اقتصاد نفت و گاز ايران از جنبههاي اقتصادي مورد توجه قرار گرفته است و ارزش اقتصادي تخصيص گاز به تزريق و ساير مصارف در قالب يک تابع رفاه اجتماعي مدلسازي ميشود تا هزينة فرصت انواع مصارف تخصيص گاز در ايران در سالهاي آينده مشخص شود.
در مدلسازي، محدوديتهاي توليد گاز در سالهاي آينده، حجم گاز مورد نياز جهت تزريق، رشد مصرف گاز در داخل کشور و امکان صادرات گاز و ساير متغيرها و پارامترهاي مؤثر بر تخصيص منابع گاز ايران با تأكيد بر بخش تزريق گاز در نظر گرفته شده است.
بر اين اساس، استدلال ميشود که در شرايط کنوني، نه تنها حجم گاز مورد اشاره براي تزريق لازم است، بلکه براي جبران تأخير در تزريق گاز و جبران کاهش فشار مخازن اصلي کشور با برداشت 33 ميليارد بشکه از ذخاير نفتي از آن تاريخ به بعد و نيز افزوده شدن مخازن جديد نيازمند تزريق، افزودن 350 ميليون متر مکعب در روز ديگر نيز براي تزريق مورد نياز است.
حال اين سوال مطرح ميشود که آيا شواهد تاريخي تغيير در ذخاير نفت و توليد نفت ايران در سالهاي گذشته سازگار با 100 ميليارد بشکه ذخيرة نفت خام باقي مانده و 8/36 ميليارد بشکه ميعانات گازي است؟ با توجه به موضوع مقاله، طرح اين سوال از آن جهت مهم است که اگر ذخاير واقعي ايران بهطور قابل توجهي از آمار منتشر شده پايينتر باشد، به مفهوم اين است که بخش عمدة ذخاير نفت بهطور طبيعي استخراج شده و استخراج باقي ماندة ذخاير، که ميتوانند به صورت بالقوه قابل استخراج باشند، وابستگي بسيار بالايي به استفاده از روشهاي ازدياد برداشت (تزريق گاز) دارد.