Abstract:
سکوت، به تنهایی حاکی از اراده شخص نیست و از وضع شخص ساکت چیزی فهمیده
نمیشود و موارد استثنایی که سکوت در آنها علامت رضاست سکوت محض نمیباشد بلکه
قرینهها و اماراتی هستند که میتوانند مبین اراده شخص باشند و ارزش واقعی تعلق به
آنها دارد نه به نفس سکوت زیرا سکوت نمیتواند مبین اراده شخص ساکت باشد و اعم از
رضاست و بدون اماره و قرینه ارزش و اعتباری ندارد.بنابراین، در مواردی که اراده
ابراز میشود به اعتبار وجود و ابراز اراده(صریح یا ضمنی)سکوت میشکند و اثر حقوقی
بر آن مترتب میشود.این اثر به اعتبار همان اراده است نه سکوت.
Machine summary:
"این نیز سکوت محض نیست بلکه توافق قبلی دو طرف(به طور صریح یا ضمنی)یا اعلام قبلی شخص ساکت است که سکوت(عدم رد ایجاب و خودداری از سخن گفتن)را وسیله ابراز اراده خویش قرار میدهد.
ناگفته نماند که وسایل ابراز اراده، محدود و منحصر به لفظ، اشاره و فعل نیست بلکه ممکن است سکوت نیز در صورتی که مبین اراده باشد به عنوان یک ابزار به کار گرفته شود (34) اما با کمی دقت ملاحظه میشود که این سکوت نیست که مبین اراده است بلکه خودداری از سخن گفتن و قرینهای که طرفین با تراضی پیشین خود به طور صریح یا ضمنی سکوت(خودداری از اعلام اراده)را به عنوان یک وسیله انتخاب کردهاند و به عبارت دیگر نفس سکوت(سکوت مجرد از قرینه)ارزشی ندارد، بلکه آنچه به سکوت ارزش میدهد اراده (35) و توافق قبلی شخص ساکت است.
نتیجه در حقوق ایران و دیگر کشورهای خارجی، سکوت به تنهایی به عنوان یک اصل حاکی از اراده شخص نیست و از وضع شخص ساکت چیزی فهمیده نمیشود و موارد استثنایی که سکوت در آنها علامت رضاست، سکوت محض نمیباشد و به طور عموم قرینهها و اماراتی هستند که میتوانند مبین اراده شخص باشند البته این قرینهها همواره علامت رضا و قبولی نیستند بلکه گاهی نشانه رد و مخالفت نیز به شمار میروند."