Abstract:
یکی از موضوعات بحث برانگیز و قابل تامل در حوزه علوم، بالاخص علوم انسانی و از جمله تاریخ، مبحث فلسفه علم است. صاحبنظران و متفکران بسیاری در این عرصه گام نهادهاند. ابن خلدون نیز یکی از آنهاست. او با مباحث ارزندهای که در باب فلسفه علم ارائه کرده، توجه شمار زیادی از پژوهشگران را به خویش جلب نموده است.نویسنده، در این نوشتار به معرفی شخصیت و آثار ابن خلدون، خصوصا مقدمه که مهمترین کتاب در باب اندیشههای او میباشد، پرداخته است. هم چنین بررسی تاریخ از دیدگاه ابن خلدون و یافتن پاسخ سوالاتی بنیادی درباره این شخصیت از بطن اندیشه و آثار وی، اصلیترین رسالتی است که این مقاله بر دوش دارد.
Machine summary:
پاسخ به چند پرسش با شناختن ابن خلدون و مقدمه به عنوان جاودانهترین اثر وی و نیز درک جایگاه تاریخ و اهمیت آن در اندیشه سیاسی ـ اجتماعی او، اکنون باید به چند سؤال اساسی پاسخ دهیم که این امر میتواند زوایای ناگفتهای از شخصیت و اندیشۀ نظریهپردازی بزرگ و مورخی شهیر که قرنها مطالعه و تدبر سیاستمداران و مورخان را به خود معطوف ساخته است، به روی ما بگشاید؛ سؤالهایی که تا کنون از منظر محققان پنهان مانده و کمتر کسی به آنها توجه نموده است.
279 چنانچه پیش از این نیز اشاره کردیم ابن خلدون برای نخستین بار تاریخ را علم نامیده و برای آن موضوع تعیین میکند: «گویا این شیوه خود دانش مستقلی باشد زیرا دارای موضوعی است که همان عمران بشری و اجتماع انسانی است و هم دارای مسائلی است که عبارت از بیان کیفیات و عوارضی است که یکی پس از دیگری به ذات و ماهیت عمران میپیوندند و این امر یعنی داشتن موضوع و مسائل خاص از خصوصیات هر دانشی است و معنی علم همین است خواه وضعی باشد و خواه عقلی».
علاوه بر این ابن خلدون معتقد است: «مورخ بصیر به تاریخ، به دانستن قواعد سیاست و طبایع موجودات و اختلاف ملتها و سرزمینها و اعصار گوناگون از لحاظ سیرتها و اخلاق و عادات و مذاهب و رسوم و دیگر کیفیات نیازمند است و همچنین به درک اصول و شالودههای دولتها و ملتها و مبادی پدید آمدن آنها موجبات حدوث و علل وجود هر یک همت گمارد و عادات و رسوم و اخبار زمامداران را به کمال فرا گیرد...