Abstract:
قاعده لزوم جبران ضررکه از فطرت انسان نشأت گرفته و بر پایه اصل عدالت بنا نهاده شده، یکی از قوانین حقوقی فطری محسوب می شود. حقوق اسلام نیز بر این قاعده فطری و عقلی مهر تأیید زده و در ضمن قواعد شرعی متعددی همچون «لا ضرر» آن را پذیرفته است. مطابق این قاعده، شخصی که موجب ضرر به دیگری شده، وظیفه دارد آن را جبران نماید.از آنجا که الزام فاعل ضرر به جبران خسارت، در جهت تأمین منافع زیان دیده است، لذا طبیعی است که وی بتواند با ابراز رضایت از حق خود صرفنظر کند و در این صورت مسئولیت فاعل ضرر از بین خواهد رفت. به نظر میرسد که این کار هیچ مخالفتی با قواعد عمومی قراردادها و نظم عمومی ندارد. لذا در اعتبار حقوقی آن نباید تردید کرد. ولی آیا این رضایت قبل از انجام فعل زیانبار، نفوذ حقوقی دارد؟این سؤال که محور یکی از مباحث مهم مربوط به مسئولیت مدنی را تشکیل میدهد، بحث اصلی نوشتار حاضر را تشکیل میدهد.
Machine summary:
"بعضی دیگر از حقوقدانان در نقد دلیل چهارم نظریه بطلان بیان دیگری ارائه داده و گفتهاند: تفاوت شرط عدم مسئولیت با ابراء در این است که در مورد نخست توافق ناظر به سقوط دین موجود نیست تا بتوان ادعا کرد که نمیتواند موضوع آن معدوم باشد.
نکته قابل توجه این است که بر طبق توضیحات فوق و آنچه پیش از این در نقد چهارمین دلیل نظریه بطلان گفته شد، شخص اذن دهنده با اسقاط حق خود و اقدام به ضرر خویش، باعث میگردد که اصلا مسئولیت و ضمانی برعهده طرف مقابلش نیاید نه اینکه مسئولیت احتمالی آینده را ساقط نماید و او را پیشاپیش بریء الذمه کند، چرا که در این صورت مشمول اشکال ابراء مالم یجب قرار میگیرد که بعضی از فقها را به پذیرش نظریه بطلان قرارداد عدم مسئولیت در چنین مواردی وا داشته است.
38 لکن به نظر میرسد که حتی با صرفنظر از بیان فوق (که با وجود آن اصلا نوبت به چنین اشکالی نمیرسد) اشکال مزبور به این صورت قابل پاسخ است: اسقاط حق و یا مسئولیت پیش از تحققشان یک امر عقلایی است که در میان خردمندان رایج بوده و مورد انکار شارع اسلام نیز واقع نشده است، چرا که از دیدگاه عقلا لازم نیست که یک مسئولیت یا حق شکل قطعی تحقق یابد تا آنگاه بتوان آن را اسقاط نمود، بلکه همین اندازه که حق یا مسئولیت مزبور در معرض ثبوت و تحقق باشد برای اسقاط پیشین آن کافی است، زیرا چنین حق یا مسئولیتی از دیدگاه عقلا محقق الوقوع یا در حکم محقق الوقوع دانسته میشود."