Abstract:
اعتباریات از مسائل مهم فلسفه جدید اسلامی و نیز علم اصول است. در فلسفه اسلامی
سنتی «اعتباریات» به صورت مستقل مورد بحث قرار نگرفته است؛ تا اینکه علامه
طباطبایی در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» آن را مطرح میکند. در علم اصول هم،
صرفا مجموعه مباحثی پراکنده در این زمینه وجود داشته و تحت عنوان واحدی مطرح نشده
است و آن مباحث هم عمق کافی ندارد. در سلسله بحثهای «فلسفه علم اصول» بحث
اعتباریات را به صورت برجسته مورد تحقیق قرار دادهام. یکی از مباحث قابل طرح در
این زمینه جریان استدلال منطقی در اعتباریات و عدم آن است. علامه طباطبایی و شاگرد
بزرگ او شهید مطهری، بر عدم جریان استدلال منطقی در اعتباریات استدلال میکنند.
راقم این سطور گمان میکند که این نظر درست نیست. مقاله حاضر این استدلال را بازگو
میکند.
Machine summary:
"بهمضمون دوم نیز خواهد بود؟ البته در این نکته بحثی نیست که در برخی اوقات چون متکلممتوجه لازمة تصدیق، یا الزام خود نیست، لذا نسبت به لازمه، تصدیق یا الزام فعلی نخواهد داشت ـ چنانکه محقق خویی (ره)، و همفکران ایشان تصریح میکنند که اخبار یا الزام به یک مضمون، همیشه به معنای اخبار یا الزام نسبت به لوازم آن مضمون نیست، اما با این حال، آیا نمیتوان لازمة یک الزام را به عهدة ملزم گذارد؟ به این معنا که اگر شخص الزامکنندة متفطن لازمه آن بود، حتما این الزام را هم میداشت؟ در پاسخ به اشکال فوق باید گفت که در استدلالهای منطقی ظاهرا این جهت مهم نیست که آیا استدلالکننده تصدیق یا الزام بالفعل دارد یا نه، بلکه باید گفت هر کسـ مثلا ـ تصدیقکند «زید انسان است» و همچنین تصدیق کند که «انسان فانی است» بایدبه نتیجة «زید فانی است» نیز تصدیق داشته باشد.
البته باید پذیرفت که در خلال برخی مباحث، استدلالهای منطقی هم مطرح میشود ـ مانندجمع میان حکم واقعی و ظاهری که ادعا میشود به اجتماع ضدین یا مثلین بازمیگردد ـ اما بافت کلی مباحث به روش قیاس منطقی مورد تحقیق نیست حتیدر بحثی مانند اجتماع امر و نهی که شبهه خلط حقیقت و اعتبار دربارة امثال این مبحث جریان دارد، بیشتر مطالب مطرح شده در آن مباحثت تحلیلی است که تحت عنوان مقدمة بحث مطرح میشود؛ برای مثال اینکه آیا متعلق احکام مفاهیم ذهنی هستند یا وجودات خارجی و یا ماهیات بدونقید وجود خارجی و ذهنی؟ البته خود عنوان اجتماع امر و نهی، اگر به این صورت طرح شود که «اجتماع امر و نهی محال است، چون منجر به اجتماع مثلین یا ضدین میشود»، شبهه خلط حقیقت و اعتبار در مورد آن روا میشود، اما نکته اینجاست که اگر کل مباحث علم اصول جستوجو شود، بهندرت میتوان اینگونه استدلالها را دید."