Abstract:
این مقاله تبیینگر چگونگی نظریه و عمل فاشیسم در ایتالیا و آلمان است و بنابراین مفهوم ایدئولوژی فاشیسم کلاسیک را بازشناسی میکند.مقاله پس از مطالعه زمینههای تاریخی پیدایی فاشیسم،جایگاه ایدئولوژی فاشیسم و زایش آن را از لحاظ ماهیت،منابع و زمینههای فکری بررسی مینماید.در نگاه به بنیادهای ایدئولوژی فاشیسم کلاسیک،موضوعهای پایه:تاریخ طبیعی زندگی انسان،ملت و نژاد،سیاست جغرافیایی،اقتصاد سیاسی،و در نگاه به اجزای ایدئولوژی فاشیسم:نظامیگرایی، دولتگرایی،مخالفت با دموکراسی،با لیبرالیسم و فردگرایی و با سوسیالیسم را میسنجد؛دولت کورپوراتیو را توضیح میدهد و پس از سنجش و ارزیابی نهایی به نتیجهگیری میپردازد.
Machine summary:
"این مقاله تبیینگر چگونگی نظریه و عمل فاشیسم در ایتالیا و آلمان است و
(1)-برای شرحی از زندگی موسولینی نگاه کنید: Baradat,233-236 رهبری توانمند داشت و مصم بود اراده خود را بر مردم تحمیل کند.
(1)-برای مطالعه بیشتر درباره وضعیت ایتالیا پس از جنگ جهانی اول و اقدامات حزب و موسولینی،نگاه کنید
(3)-برای مطالعه بیشتر درباره وضعیت سیاسی-اقتصادی و نظامی آلمان،پس از جنگ جهانی اول و فعالیت
یکی از مسائلی که درباره ساختار فاشیسم مطرح میشود این است که آیا باید بهطور عمده به
ج. گرگور نیز دیده میشود که گفته فاشیسم ایتالیا شکلی از دیکتاتوری«مربوط به توسعه»است که از چپ الهام گرفته است.
همه کوششها این بود که در شرایط کشورهایی مانند ایتالیا و آلمان و اسپانیا،به صورتی مناسب نظام ارزشی و
کانون اصلی ایدئولوژی فاشیسم این عقیده جزمی هگلی است که دولت کلی اخلاقی است.
است سیاست این باشد که مردم مجاز باشند برخی از افکار خود را از راه پله بیسیت بیان کنند.
جایگاه فرد در فاشیسم را چنین توصیف کرد:«شهروند دولت کورپورات فقط به سبب کار و
بخشی از بیاعتنایی نازیسم به کورپوراتیویسم را میتوان بر این پایه توضیح داد که فاشیسم ایتالیا بیشتر از نازیسم آلمان بروشنی دولتگراتر بود.
مسئله این است که یادمان باشد که دولت فاشیستی از لحاظ عمل بسیار قدرتمند است،هرچند
آیا عملگرایی فاشیسم،در اصل و اساس عوامفریبانه بود یا برپایه این اندیشه قرار داشت که
این رهبران برای توجیه اقدامات خود نظریهای فراهم آوردند که به ایدئولوژی فاشیسم و نازیسم شناخته شد و با ترویج آنها در جامعهای"