Abstract:
شناخت معصوم و ویژگیهای کلامش قابل قیاس با دیگران نیست.نهج البلاغه در این بین برجستگیهای ویژهای مییابد که با هشت شناخت مورد دقت قرار گرفته است.
انسانها دو دستهاند،انسان هادی(انبیا و اوصیا)ره یافته به علم مبذول الهی که برای هدایت انسانها از عالم ربویی نازل شده است؛و انسان هابط،همهء انسانهای گرفتار در دنیای ظلمانی.کلام موجود نیز دو دسته است:هابط.انسان هادی دارای علوم قرآنی بوده و لاجرم به مقام عصمت نائل گردیده است چه دارا بودن علم صحیح مقارن با عصمت است.او اگر چه جزو بنی آدم است اما حضورش در جهان خاکی از نوع ارسال است.بنابر این شان انسان هادی در قیاس با دیگر انسانها نامحدود است.
مرتبهء وجودی انسان هادی به نور،کلمهء نور و نور الانوار تعبیر شده است.کلمهء نور ظهوری است که بر سایر ظهورها مقدم است و نور انوار فیض مطلق است و سایر پدیدهها به واسطهء او پدید آمدهاند.او دلیل ارادهء خدا و صنع کامل است و دیگر پدیدهها بسط وجودی اویند.او در مقام عبودیت و انقطاع الا الله است و صاحب اسم گزین و منشا فیض و دانا بر سر الهی است.او وجه الله است و آنچه از غیب باری افاضه شده از طریق او بوده است.او همیشه در میان خلق حضور داشته و تنها راه وصول به ذات باری است.
انسان هادی دانا بر حقایق عالم و مشرف بر آن است.انسانها تنها با هدایت او هدایت مییابند پایگاه مجلات تخصصی نور
انسان هابط برای بازگشت به سوی خدا تنها باید به دامان کتاب هادی و انسان هادی چنگ اندازد و فروغ فطرت خود را که به دلیل زندگی ظلمانی از دست داده،به نور وجودی او روشن سازد و در شعاع وجودی او راه را باز یابد.این مهم،بزرگترین لطف الهی پس از خلقت بر انسان است و از نحوهء برخورد انسان با این نعمت بزرگ سؤال خواهد شد.
نهج البلاغه جوششی از سرچشمهء فیض الهی و تقریر دوبارهای از حقایق قرآن و تعالیم اسلامی است.امام علی(ع)پرورش یافتهء پیامبر،فردی که وجودش محل التقای بزرگترین جریانهای هستی بوده است،گویندهء نهج البلاغه است.نهج البلاغه دارای فیوض گستردهای است که در عرصههای گوناگون معرفتی میدرخشد.
Machine summary:
انسان هابط برای بازگشت به سوی خدا تنها باید به دامان کتاب هادی و انسان هادی چنگ اندازد و فروغ فطرت خود را که به دلیل زندگی ظلمانی از دست داده،به نور وجودی او روشن سازد و در شعاع وجودی او راه را باز یابد.
آمدن انسان هادی به این جهان از مقولهء هبوط و سقوط نیست،بلکه به نص قرآن،مأموریتی برای هدایت انسانها و ساختن فرد و جامعه است.
بنابر این،حضور انسان هادی در این جهان خاکی از نوع نزول و ارسال و مأموریت بوده، اما حضور انسان هابط از نوع هبوط و سقوط است.
این حقیقت را باید افزود که هرآنچه اهل وصول و قرب در مقام معرفت بدان رسیدهاند؛تنها از راه معرفت ظهوری یا مظهری انسان هادی صاحب وجوه و اسمای الهی بوده است و لا غیر.
چنانکه امام علی(ع) در نهج البلاغه میفرماید،خداوند متعال محمد را مبعوث ساخت به عنوان بیمدهندهء جهانیان و گواه و مشرف بر پیامبران(نهج البلاغه،نسخهء فیض الاسلام،ن 62)،بنابر این، اطلاع از ملکوت عالم و اشخاص و اشیا از ملزومات قطعی مقام انسان هادی است.
بنابر این پیمان الهی این است که آدمی یا استمداد از کتاب و انسان هادی به طلب نور هدایت برآید،و از طریق معارف شناختی آنان شناخت گیرد،و از طریق تعالیم عملی و سلوکی آنان به ساختن فرد و جامعه بپردازد.
وجود انسان هادی نعمتی بس عظیم است که شکر آن تنها از طریق شناخت و توسل به آن مقام والا میسر است،و آشکار است که از این نعمت عظیم و نحوهء برخورد با آن از همهء آدمیان سؤال خواهد شد.