Abstract:
نظریهء تخیلی(نحو تخیل)1سعی دارد روشی را نشان دهد تا به کمک آن خواننده بتواند ساختار و ترکیب نحوی تصاویر هنری را در یک اثر هنری پیدا کند و خوانشی علمی از آنها داشته باشد.بااینحال،این احتمال وجود دارد که از نظری بسیاری تفکر اساسی این نوع کارها و خوانشها که تقریبا از روشهای ساختگرایی سود میجویند کمی متناقض به نظر آید.اما به نظر نگارنده تخیل نیز از قواعد تخیل،از قواعد حاکم بر تولیدات متنوعش پیروی میکند.و موضوع اصلا انکار آزادی تخیل فردی نیست بلکه تنها آزمایش شرایطی است که تخیل در آن بهکار بسته میشود بهمنظور اینکه خصوصیت اصلی و مفهوم ذاتی آن بهتر درک گردد.کثرت بررسیها در این زمینهها به وضوح مانع از هرگونه ادعایی برای جامعیت انتقادی بود.بنابراین،نگارندهء مقاله به گزینش یک روششناسی یعنی روش ژان بورگوس2بسنده میکند.این روششناسی خط سیر پیوستهای را مشخص میکند که از تخیل جمعی آغاز و به سوی تخیل فاعل شناسائی ختم میشود،یعنی اگر بخواهیم یک سر این نظریات تخیل را نظریات یونگ3و سر دیگر آن را نظریات لکان4که در ارتباط با تخیل فاعل شناسایی هستند در نظر بگیریم،نظریههای ژان بورگوس در میانه این دو خط سیر قرار میگیرد. به همین خاطر،پرسش خود را مطرح میسازیم و به جستجوی پاسخی برای آن میپردازیم:چرا این یا آن تصویر به ذهن تحمیل میشود،چه دلالت معنایی را دربرمیگیرد و چه تصاویر دیگری را به صورت بافتی فرامیخواند،یا چه نحو تخیلی را نشان میدهد؟و چگونه باید این قواعد حاکم بر تولیدات تخیل را فراگرفت.
Machine summary:
"دانشگاه شهید بهشتی چکیدهنظریهء تخیلی(نحو تخیل)1سعی دارد روشی را نشان دهد تا به کمک آن خواننده بتواند
ارتباط با تخیل فاعل شناسایی هستند در نظر بگیریم،نظریههای ژان بورگوس در میانه این دو خط سیر قرار میگیرد.
به همین خاطر،پرسش خود را مطرح میسازیم و به جستجوی پاسخی برای آن میپردازیم:چرا این یا آن تصویر به
نحو تخیلی را نشان میدهد؟و چگونه باید این قواعد حاکم بر تولیدات تخیل را فراگرفت.
[پس،بهطورکلی]نظم و ترتیب افقی متن با این خطر متوقف میشود:کلمه به
سر این است که نشان دهیم چگونه متن یا بهعبارتی
ژیلبر دوران،ژان بورگوس بر این باور است که
ژان بورگوس بر این باور است که
این عمل شورشگر نحو تخیل خود را درست میکند و
این تصویر متوقف شده است.
حیله هم در این تصویر دیده میشود:با مشاهده مرکز
همچون تصویر شمارهء 2 این تخیل هم از نحو تخیل
راست تصویر صورت گرفته است و سعی دارد تمام فضا
این فشردگی فضا،و تسخیر فضا در تابلویی از فرشچیان قابل مشاهده است:
این نوشتار کسی است که توانایی فرار از زمان را ندارد
یکی از ویژگیهای این نحو تخیل است.
حیله هم در این تصویر قابل مشاهده است.
در این گونهء تخیل،نحو تخیل به صورتی است که سعی
انسان داخل این فضا را مثبت ارزشیابی کرده است و
درحقیقت این نوع نوشتار شبیه به همان چیزی است که
درواقع،در این نوشتار جدا شدن جای خود را به
این تصاویر را فعال میکند و به آنها معنا میدهد.
موجود بین تصاویر یک متن است که تولید معنا میکند."