Abstract:
در یکی دو قرن گذشته مهمترین آرا دربارهء مبانی نظری هنر اسلامی را اندیشمندانی با عنوان«سنتگرایان»(همچون رنه گنون،فریتهیوف شوئون،مارتین لینگز،دکتر نصر و تیتوس بورکهارت)ارائه دادهاند.اصلیترین وجه این آرا، تفسیر و تأویل هنر اسلامی بر اساس مبانی حکمی و عرفانی اندیشهء اسلامی است. سنتگرایان،هنر اسلامی را تصویر نمادین معانی باطنی اسلام و به ویژه شیعه دانسته و در این راه به تأویل گستردهء این هنر براساس آموزههای عرفانی و شیعیه دست زدهاند. آرای ایشان را منتقدانی نقد و بررسی کردهاند که از جملهء آنان نجیب اوغلو،استاد دانشگاه هاروارد است.این مقاله آرای منتقدانی چون نجیب اوغلو و دیگر منتقدان هنر اسلامی را نقد و ارزیابی کرده است.
Machine summary:
"تفسیر و تأویل هنر اسلامی بر اساس مبانی حکمی و عرفانی اندیشهء اسلامی است.
این مقاله آرای منتقدانی چون نجیب اوغلو و دیگر منتقدان هنر
این ایده وادار میساخت که:«در هنر اسلامی هیچ چیز
بنابراین هنر اسلامی مواجه با انتقاد منتقدانی بود که
و از دیگر سو در میان معتقدان به اسلامیت این هنر نیز
مجادلهای دیگر است که آیا معانی نمادین این معماری
مراتب کمتر از عالم تسنن است این معنا در کنار اعتقاد
وجود دارد میگوید:«بدون تردید این محراب است که
ماهیت هنر اسلامی پرداخته است.
نقوش انتزاعی هنر اسلامی،قرآن و اسلام است(مانند
(بدین عبارت که این نقوش در ظاهر تزیینی است اما
این است که اگر نقوش را بر بنیاد کلام اشاعره تحلیل
دارای هویت و معنایی واحد بدانیم نجیب اوغلو در همین مصداق(اسلیمی)دربارهء دیدگاه ماسینیون بحث میکند.
در همهء عالم اسلامی و آسوده خاطری این آثار از بررسی
روش تحلیل تاریخی در تبیین این هنر را تشکیل میدهد:
متجدد است بحث میکند،بدین صورت که این هنر را
مانند هنر اسلامی همیشه حاوی عنصری بیزمان است)
ضروری در ماهیت شناسی هنر اسلامی است منکر
کتاب مبانی عرفانی هنر و معماری اسلامی تقریبا آرای
این روایت پرسیدم:در قرآن آیهای نیست جز آنکه برای آن ظهر و بطنی است.
این نکته نیز در خور اندیشه است که به هر حال میبایست
که برای هنر اسلامی ماهیت عرفانی قائلاند-بیان کرد
زیادی در تاریخ علم و حکمت و هنر اسلامی وجود دارد
دینی در هنر اسلامی است.
اسلامی میدانست چیست؟تفاوت تنها در این است که
ب. این نکته را میپذیریم که هنر اسلامی به دو دلیل"