Abstract:
هدف این مقاله آغاز پژوهشی جدی دربارهء اهمیت تاریخی پیدایش و پیشرفت هندسه به مثابهء صورتی هنری در هنر اسلامی است که از نگاه من،نه تنها بیانگر تداوم تاریخی دانش تولیدشده از سوی ایرانیان است،بلکه این دانش را در مسیر عقلانی تاریخی که به دوران مدرن ما میرسد،پیش برده است.بنابراین،بافت این بررسی ابتکاری،وضعیت کنونی جهان،به ویژه جهان اسلام است،چرا جهان اسلام اکنون دچار حالتی شده است که سنت اندیشهء عقلانیاش-که به ویژه با هندسه غنی شده-دیگر نقشی در آن ندارد؟چرا مرتبهء خودآگاهی و روحی را که در گذشته موجد علم،فلسفه و هنر عظیمی بود رها کرده است،و اکنون به تقلید دیگران میپردازد؟و چرا در دام جهانبینیای افتاده که در واقع،نه تنها با روح،که با جایگاه جهان اسلام در تبارشناسی تاریخ جهان مخالف است و آنرا نفی میکند؟آیا اکنون این امکان وجود دارد که دستاوردهای گذشتهء تاریخ اسلام بازیابی شود؟و چگونه؟آیا اکنون میتوانیم بدون اینکه به ذهن اجازه دهیم آزادانه و خردمندانه بیندیشد،تاریخ اسلام را احیا و زنده کنیم تا بتواند نه تنها اهمیت گذشته،بلکه این مسئله را درک کند که این گذشته چگونه میتواند اکنون ما را،بهطور جمعی،به پیش هدایت کند؟
Machine summary:
"اکنون دچار حالتی شده است که سنت اندیشهء عقلانیاش-که به ویژه با هندسه غنی
تبارشناسی تاریخ جهان مخالف است و آنرا نفی میکند؟آیا اکنون این امکان وجود
عامدانهء خود را به فرهنگ و تمدن ایرانی را نشان میدهد و حتی باوجودی که این فرهنگ در منطقهء- تواناییاش را برای اندیشیدن و تأمل دربارهء نه تنها
دنیا بودن خودش بلکه از تاریخ آن بود که به روح اجازه
بود که نه تنها این پیام الهی را بپذیرد،بلکه از پیچیدگی
ظاهرا نویسنده فراموش کرده است که در این منطقههای،یا منطقههای دورتر،مردمان دیگری نیز
یکی از برداشتهای اشتباه این است که اسلام دربارهء
از این مسئله میتوانیم واقعا نتیجه بگیریم که روح هنر
این کارکرد دوگانهء ذهن در واقع پیام راستین اسلام را
و نیز محور دانشی است که اروپا در پی این پیوند خوردن
شد هگل نتیجه بگیرد که روح اسلام رونیامده است و
این جهان جدید اکنون نه با روح آزاد تاریخ که پیش از
تنها در غرب بلکه در آنچه به عنوان بخشی از فرهنگ غربی در سطح جهان گسترده شده است،
شده است و ظهور دوبارهء هندسه طی این حرکت مدرنیته
که اساس هندسهء هنر اسلامی است و در دنیای مدرن بر
جهان اسلام امروز به سبب انسداد ذهن خود اوست که
با اینکه اندیشهء تاریخ جهانی یک ساختهء فلسفی غربی است که در براساس آن غرب ادعا
نگاه غرب به تاریخ،که در آن تاریخ اسلام حذف شده است،مقابله کند،و نگاه دیگری به تاریخ
جهان اسلام میتواند آنچه را در نگاه غرب به تاریخ از دست داده است بازیابد"