Abstract:
استنباط گادامر از«ایماژ»برای بحث در مورد فلسفهء کلی ایماژها و پردازش آنها خصوصا به دو دلیل قابل توجه است؛در تقابل با اغلب توضیحات معاصر در مورد ایماژها گادامر افق سنتی را که با مفاهیمی چون«شکل»و«ماهیت»مشخص میشود رها نمیکند.
نگارنده نخست راجع به این مفهوم کلی ایماژ بحث میکند و سپس به شکل مشخصتری به روند شکلگیری تصاویر میپردازد.وی نظراتش را طی برخورد طرح هرمنوتیک با یکی از جدیدترین و از جنبهء پدیدارشناختی،مهمترین نگرههای تصاویر به پایان میبرد که همان تحلیل ریچارد ولهایم1از«دیدن چیزی در چیز دیگر» است و آن را در حکم توضیحی پیرامون درک تصاویر به کار میبرد.چنانکه نویسنده به نحوی موجز شرح میدهد، ایدهء اصلی گادامر نهایتا به نگرهای در مورد تصاویر میانجامد که متقاعدکنندهتر از توضیحات ولهایم است.
Machine summary:
"استنباط گادامر از«ایماژ»برای بحث در مورد فلسفهء کلی ایماژها و پردازش آنها خصوصا
به دو دلیل قابل توجه است؛در تقابل با اغلب توضیحات معاصر در مورد ایماژها گادامر افق
نگارنده نخست راجع به این مفهوم کلی ایماژ بحث میکند و سپس به شکل مشخصتری
ایدهء اصلی گادامر نهایتا به نگرهای در مورد تصاویر میانجامد که متقاعدکنندهتر از توضیحات ولهایم است.
(*)اصل این مقاله به انگلیسی تالیف و برای پژوهشنامه ارسال شده و در انتهای نشریه به چاپ رسیده است.
نفی میکند)نه صرفا چیزی است که پاچینو بازنمایی
در مورد چیزی است که در سراسر اجرا و نمایش ظاهر
ایماژ،تفاوتی درونی را شکل میدهد:ایماژ با خود مرتبط
این نقاشی به چیزی مرتبط میشود که پدید میآید و
گفتهایم)ایماژ اجرا شده یا شکل گرفته است.
استنباط کرد که در این مثال نمایاندن چشمانداز است.
ایماژ چیزی است که به وجود میآید.
از خوانش تبیین شده است و در آن ایماژ شکل یافته
این است که تمام رویکردها به ایماژ که سعی دارند تصاویر
مورد خود ارجاعگری ایماژ که از طریق تجربه و اجرا
در مورد دیدگاه گادامر باید بگوییم که ایماژها صرفا بر
چیز زمینهای برای دیدن چیزی پایدار و آرمانی است که
در نگرهء ایماژ مبتنی بر آن مفهومی از ادراک است که به کار
باید خود را نشان دهد،مثلا چنانکه هایدگر در بحث دربارهء
ایماژ دقیقا به معنای چیزی است که باید بهطور حقیقی به ما
البته این موضوع را باید در مقالهء دیگری مورد بحث قرار
نگرهء گادامر در مورد رابطهء بین هنر و حقیقت وجود دارد."