Machine summary:
"(Michaels,1987;Greenblatt,1988;veeser,1989 کارل پوپر نیز این واژه را در معنایی تقریبا خاص و غیر متعارف بکار برده و آن را با نوعی جبرگرایی روایی عظیم7برابر دانسته است-که از طریق مطالعه و بررسی تاریخ جامعه،میتوانیم الگوها و تکرارهایی را کشف کنیم که به ما توان پیشبینی آینده را میدهند (Popper,1957) و این از نظر پوپر نه تنها آزادی انسان را انکار میکند بلکه اشاره دارد بر اینکه ممکن است راهی وجود داشته باشد که طی آن وارد"مهندسی اجتماعی"8برای ایجاد جامعهای کامل شد.
این واژه همچنین به جنبشی اشاره دارد که ریشه در دانشپژوهی قرن نوزدهم آلمان درباره دین، فلسفه و تاریخ که در ارتباط با پرسشهای اساسی درباره اینکه معرفت-و بویژه احکام ارزشی درباره متعلق معرفت،چگونه ممکن هستند زمانی که تشخیص میدهیم شرایطی که تحت آنها ما معرفت پیدا میکنیم،در حال تغییر هستند و اینکه معرفت انسان محدود است و همچنین آنچه ما میدانیم دارای شخصیتی اساسا ذهنی است که بنظر میرسد مانع از عینیت مطلق و امکان صدور احکام قطعی میشود lggers,1995;Megill) (,1997;Hoover,1992 تاریخگرایی در گستردهترین و عامترین معنایش به این توصیف سوم نزدیکتر است و بدین معناست که"پدیدارهای انسانی را نمی توان جدا و مستقل از پیشرفت تاریخی آنها و اهمیتشان برای دوره تاریخی خاص که در آن بوجود آمدهاند،فهمید" (Martin,1991,p.
دیلتای با وجود اینکه در آثار اخیرش[برای مثال در"مقدمهای بر علوم انسانی"45، 3881]به این مسأله که آیا برای علوم انسانی میتواند بنیادی وجود داشته باشد-یعنی مسألهای که بطور غیر مستقیم به امکان فلسفه تاریخ مربوط میشود-میپردازد،اما همچنین مسأله فهم تاریخی را مورد بررسی قرار میدهد و بنابراین او را بدرستی میتوان فیلسوفی انتقادی دانست ."