Abstract:
این نوشتار ضمن ارائه توضیح مختصر دربارهء مواد ثلاث،براین باور تکیه دارد که مواد ثلاث،معقول ثانی فلسفیاند و فیلسوف که به واقع نظر دارد، اهتمام جدی بهبحث مواد دارد و طرح بحث جهات در فلسفه استطردادی است؛ برخلاف منطق که بهگونهای اصیل به جهات میپردازد.
Machine summary:
"مقسم مواد ثلاث اهل منطق در مبحث قضایای موجهه و فلاسفه در مبحث مواد ثلاث،از سه معقول وجوب امکان و امتناع بحث می کنند؛با این تفاوت که درمنطق،هر محمولی دراین زمینه قابل طرح است؛ولی در فلسفه فقط سخن از محمولی به نام وجود است.
(همان:27 و 37) اشکالی دیگری که برمقسم قرار گرفتن ماهیت وارد میشود،این است که ماهیت چگونه میتواند از قبل خود مقتضی وجود باشد؟(صدر الدین شیرازی، 1891:48/1)از این اشکال اشکال دومی بروز میکند که ماهیت چگونه از ناحیه خود مقتضی عدم میگردد؟لذا براساس این مقسم،دو قسم وجوب و امتناع قابل توجیه نیستند.
بیان بهتر مسأله بهاینصورت است که آیا مواد ثلاث معقولات ثانی منطقی هستند یا فلسفی؟ پاسخ یکم:پاسخی که صدر المتألهین به این پرسش داده است و پس از او پیروانش آن را تکرار کردهاند،آن است که وجوب،امکان و امتناع اساسا برای تبییم کیفیت نسبت در مطلق قضیایا به کار میروند و طبعا بحثی منطقی میباشد؛ اما فیلسوف به جهت آنکه با وجود و عدم اشیا و قضایای بسیط سروکار دارد، بخشی ازاین بحث منطقی(آن قسمت از مواد ثلاث که در هلیه بسیطه میآید)را بررسی فلسفی میکند.
اما آیا این پاسخ قانعکننده است و معضل را برطرف میسازد؟آیا معنا دارد که مواد ثلاث به صورت عام از سنخ معقولات ثانی منطقی باشند و بخشی ازآنها که در هلیات بسیطه است،جزء معقولات ثانی فلسفی و از مباحث فلسفه باشد؟ علاوه براینکه این نظریه چگونه با نظر صدر المتألهین که بحث از مواد ثلاث در همه گزارههای بسیط و مرکب قابل جریان است."