Abstract:
مبارز برای فرار از چنگال امپریالیسم و نظام سرمایهداری لیبرال،رفتن به زیر سیطره کمونیسم خشک و استعدادکش را بهتر میدیدند و بدیل دیگری نداشتند؛لیکن امام خمینی با طرح نظریه حکومت اسلامی در ایران این فضای بسته و مسدود را گشود.مبارزان جوان ایران میدیدند که شور و عشق و آرمان آنها در زندگی سیاسی و عدالتخواهی اجتماعی اسیر دست بازیگران چپ و راست و نخبگان وابسته به فرهنگ غرب و شرق شده است.آنان میخواستند خود را از چنگال این سرنوشت محتوم رها سازند و اندیشهای شایسته زیستن کسب کنند.امام خمینی با طرح حکومت اسلامی چنین فضایی را فراهم ساخت. طرح حکومت اسلامی امام،نیروهای بسیاری را جذب کرد وانگارههای جدیدی برای رهایی فراهم ساخت؛انگارههایی که برخلاف اندیشههای چپ و راست،ریشه در فرهنگ ملی و مذهبی ایران داشت. دانشجویان مبارز در ایران،سرخورده از جریانهای چپ و راست،در میان باورها و ارزشهای ملی به دنبال تکیهگاهی به عنوان پشتوانه فرهنگی مبارزات خود میگشتند و امام با طرح حکومت اسلامی از دل فرهنگ بومی،تکیهگاه مورد نظر را ایجاد کرد و این جریانهای پراکنده را به خیل عظیم ملت ایران پیوند زد.در چنین فضایی،گروههای مذهبی جدیدی تحت تأثیر نظریه حکومت اسلامی در پهن دشت سرزمین ایران شکل گرفت که گروه حزب الله یکی از این گروهها بود.آرمانهای امام خمینی جذب شد،همین جذبه معنوی آن،به جای قراردادهای حزبی و پیمانهای سیاسی بود.قراردادهای حزبی و پیمانهای سیاسی عموما وابسته به منافع شخصی و گروهی خاص بود که با کمترین تزلزلی در تأمین این منافع،گسسته میشد. هنوز حافظه تاریخی ملت ایران در دهه پنجاه،گسستهای حزبی و سازمانی جریانات چپ و همچنین سازمان مجاهدین خلق را که بعدا در دوران انقلاب اسلامی به سازمان نافقین شهرت پیدا کرد از یاد نبرده است؛پیمان چنین سازمانهایی برای مبارزه با رژیم غولآسایی مثل رژیم پهلوی،آن قدر سست و شکننده بود که با کمترین تزلزلی به دامن سلطنت یا گروههای ملحد مارکسیستی سقوط کرد.اما در همین دوران،گروههایی بودند که با دلداگی به آرمانهای امام خمینی و نهضت تشکیل حکومت اسلامی،در بدترین شرایط گرفتار آفت سستی و تزلزل نگردیدند و در بدترین حال دل از پیمان معنوی که با امام بسته بودند نشستند.ما در شمارههای قبلی فصلنامه تعدادی از این گروهها را معرفی کردیم. در این شماره تلاش میکنیم با توجه به اسناد بر جا مانده،یکی دیگر از این گروهها را به ملت ایران معرفی نماییم.گروه«حزب الله»از جمله تأثیر عمیق و دقیق این آرمان قرار گرفت و در اواخر سال 1349 در منطقه گرم خوزستان در شهر خرمشهر پایههای این گروه شکل گرفت. گروه حزب الله مانند زینبیه،گروه ابوذر،گروه شهید سبحانی و دهها گروه دیگر،رهایی از جامعه استبدادی را در گرو دلدادگی به آرمانهای حکومت اسلامی میدید.در آن دورانی که ممانعت روزافزون با سلطه نظام استبدادی پهلوی و امپریالیسم امریکا دقیقا در مواجه با قدرت بازدارنده این سلطه قرار گرفته بود و گروههای مبارز،یکی پس از دیگری یا طعمه ساواک میشدند و یا با استحاله ایدئولوژی،به قلع و قمع همدیگر میپرداختند،مبارزه در بستر آرمانهای امام خمینی و تشکیل حکومت اسلامی مطمئنترین،سالمترین و اثرگذارترین روش برای مقابله با این سلطه بود.آنهایی که به دایره نفوذ نظریه حکومت اسلامی امام وارد میشدند میدانستند انسجام و یکپارچگی درون این دایره،هیچ گاه به سستی نخواهد گرایید و بدل به ابزار سرکوب گروههای رقیب درون سازمانی و برون سازمانی نخواهد شد. نظریه حکومت اسلامی برای جوانان تحصیل کرده مذهبی،نظمی بدیل و راهی نو به سوی رهایی بود.نظم بدیل،پیدایش اهداف،آرمانها و ارزشهای متفاوت در برابر سیطره گفتمانهای رسمی که در نهایت یا ره به غرب میبرد یا شرق. نظریه حکومت اسلامی نفی بزرگی بود بر تمامی الگوهای لیبرالیستی و سوسیالیستی که اغلب ملتهاینهضت امام خمینی به تمام معنا تجلی آفرینش جمعی در ساحت تفکرات اسلامی بود.انقلاب به تنهایی بازنمایی نمادهای مذهبی یا سیاسی نبود.در اسلام و تفکرات اسلامی به ویژه در مذهب شیعه،رابطه کاملی بین سامان سیاسی،نظم اجتماعی و مردم وجود دارد که از قوانین و قراردادهای اجتماعی جداست.وقتی به صحبتهای امام نظر میکنیم در این سخنان بیش از آنکه مفهوم حقوق،سیاست، قرارداد و قوانین مشاهده شود بیشتر به رابطه،الفت،محبت و وحدت توصیه شده است. شاید یکی از دلایلی که نسل جوان تحصیل کرده دانشگاهی در عصر خفقان استبداد رژیم مشروطه سلطنتی پهلوی به رغم جریانهای مبارزاتی محیط دانشگاه که تمایل چندان به مذهب نشان نمیداد،به
Machine summary:
"از اعضای نخستین این گروه که از سوی ساواک شناسایی و دستگیر شدند،این اسامی در دست است: مرتضی نعمت زاده:دانشجوی سال اول انستیتوی تکنولوژی حسین ابراهیمی:دانش آموز چهارم دبیرستان اسماعیل زمانی:دانش آموز سال چهارم دبیرستان غلامرضا بصیر زاده:دانش آموز سال پنجم دبیرستان محمد علی جهان آرا:دانش آموز سال چهارم دبیرستان نامبردگان انجمنی به نام«انجمن امام صادق(ع)»در خرمشهر تشکیل دادند و کوشیدند جوانان آن منطقه را به اصول اسلامی،اهداف و آرمانهای امام خمینی آشنا سازند و به مطالعه کتابهای دینی وادارند و از پوچی،بیهویتی و غوطهور شدن در مفاسد اخلاقی رهایی بخشند.
آن رژیم از گروههایی که تز«اسلام منهای روحانیت»را باور داشتند و خودسرانه مسائل اسلامی را تفسیر میکردند و به کار میبستند نگران نبود چون میدانست که این گروهها به بیراهه میروند و سرانجام به آغوش بیگانگان و جهانخواران پناه میبرند و نمیتوانند خطری جدید و ریشهای برای رژیم شاه پدید آورند،لیکن افراد و عناصری که با تأثیر پذیری از اصل ولایت حرکت میکردند و در راه مبارزه با زورمداران و جهانخواران راه و روش و خط خمینی را پاس میداشتند، خطر اصولی و ریشهای برای رژیمهای طاغوتی و خودکامه به شمار میآمدند؛ چنانکه دیدیم رژیم شاه و نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی به دست ملتی افراد و اعضای حزب الله ارتباط نزدیکی با حوزههای علمی و بزرگان روحانی داشتند و راهنماییها و رهنمودهای سازنده و سیاسی مقامات روحانی را مورد بررسی و مطالعه قرار میدادند و به کار میبستند و نیز روی قرآن و نهج البلاغه مطالعه و تحقیق میکردند واژگون گردید که پیرو ولایت بودند و با رهبری امام،مبارزه را پی گرفتند و طبق رهنمودهای امام پیش رفتند و به پیروزی رسیدند."