Abstract:
این مقاله، با رویکردی جامعهشناختی به بررسی زمینههای نظری و تجربی مناسبات بین دین و جنسیت با تأکید بر وضعیت اشتغال زنان در جوامع اسلامی میپردازد. مرور ادبیات تحقیق نشان میدهد که با وجود اجماع اندیشمندان دربارة وضعیت اشتغال زنان در بسیاری از جوامع مسلمان، تبیین این وضعیت برای آنان موضوعی بحث برانگیز شده است؛ بهطوریکه نظریات گوناگون و بعضا متناقضی برای تبیین این وضعیت ارائه کردهاند که در بخش اول این مقاله به آنها پرداخته میشود. این موضوع به میزان زیادی ریشه در کمبود تحقیقات تجربی و عینی دارد. لذا، بخش دوم این مقاله به یافتههای یک تحقیق تجربی اختصاص دارد. نتایج این تحقیق مبتنی بر روش لجستیک رگرسیونی، نشان میدهند که وجود الگوهای متعدد در زمینة اشتغال زنان در جوامع اسلامی مبین این نکته اساسی است که در خصوص تبیین مناسبات بین دین و جنسیت باید به نقش به مراتب مهمتر و تعیینکنندهتر زمینهها، تجربهها و آموختههای زنان مسلمان در محیطهای فرهنگی، اجتماعی گوناگون در نقاط مختلف جهان توجه کرد. نظر به اینکه ایران نیز از جمله کشورهای مسلمان جهان محسوب میشود و بهویژه با توجه به زمینههای مشارکت بیشتر زنان ایرانی در بازار کار (مانند افزایش تحصیلات زنان و نیاز و تمایل فزاینده زنان برای مشارکت در امور اقتصادی) طی سالهای اخیر و گسترش فزاینده آن در سالهای آتی، مباحث این مقاله میتواند در شناخت و تبیین وضعیت موجود و چشماندازهای آینده در زمینه وضعیت زنان در ایران بهویژه وضعیت اشتغال آنها مورد استفاده قرار گیرند.
Machine summary:
"به همین جهت، این تحقیق در نظر دارد به این موضوع بپردازد و با مرور و تجزیه و تحلیل مبانی نظری و همچنین ارائه برخی شواهد تجربی در زمینه تبیین مناسبات بین دین و جنسیت با تأکید بر وضعیت اشتغال زنان در جوامع مسلمان سهمی را ایفا نماید.
بدین ترتیب، با توجه به زمینههای مشارکت هرچه بیشتر زنان ایرانی در بازار کار و پیشبینی گسترش فزایندة چنین زمینهها و ضرورتهایی در سالهای آتی، مباحث این مقاله در زمینه مناسبات دین و جنسیت در جوامع اسلامی میتواند هم برای شناخت دقیقتر وضعیت موجود و هم برای تبیین چشماندازهای آینده و برنامهریزی در خصوص وضعیت زنان در ایران بهعنوان یک کشور اسلامی بهویژه در زمینه وضعیت اشتغال آنها مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی ادبیات تحقیق در این حوزه مطالعاتی نشان داد که اگرچه بخش گستردهای از تحقیقات پیشین بر این نکته اجماع کردهاند که وضعیت زنان در بسیاری از جوامع مسلمان بر پایه معیارهایی همچون سطح سواد و تحصیلات، باروری و اشتغال در بازار کار در سطح بالنسبه پایینتری است، با این همه تبیین این وضعیت و موقعیت برای محققان و اندیشمندان بحث برانگیز شده است و نظریات گوناگون و بعضا متناقضی برای تبیین این وضعیت ارائه کردهاند.
در مجموع، این الگوهای متعدد در خصوص تأثیر و نفوذ دین بر وضعیت زنان (به ویژه، بر اشتغال آنها) متناسب با مناطق برخوردار از مختصات اقتصادی و اجتماعی ـ فرهنگی گوناگون، بر این نکته بسیار مهم تأکید دارند که تبیین صحیح و جامع مناسبات بین دین و جنسیت در جوامع مسلمان، نه تنها مستلزم دقت و احتیاط بیشتری است، بلکه نیازمند متمایز نمودن تأثیر دین از تأثیر محیطها و شرایط متفاوت اقتصادی و اجتماعی ـ فرهنگی نیز میباشد."