Abstract:
در اوایل قرن گذشته،اصل تقسیم کار به عنوان عامل ایجاد خلاقیت در بنگاههای تولیدی و صرفهجویی اقتصادی معرفی و نیازهای ناشی از این اصول باعث سازماندهی بنگاهها به شکل سلسله مراتبی و تمرکز بر وظایف و اختیارات ردههای مختلف سازمان گردید.این امر باعث جابجا شدن هدف و وظیفه در سازمانها شده و با افزایش بیشتر تقاضا و کمک گرفتن از اتوماسیون برای جبران کاهش تولید، وظیفهگرایی بیش از پیش تقویت و نیاز مشتری به عنوان هدف اصلی سازمان در سایه قرار گرفت.اگرچه این رویکرد در دوره کمتر بودن عرضه نسبت به تقاضا، کارآیی خوبی داشت،ولی در عصر فزونی عرضه بر تقاضا و اجبار سازمانها به تمرکز بر نیازهای مشتری،کارآیی خود را از دست داده و رویکرد متفاوتی را طلب نمود.شرایط جدید ایجاب میکرد که رویکرد مورد نیاز ویژگی جامعنگری و نتیجهگرایی داشته،در هر زمان و حین اجرای هر وظیفه محصول نهایی و نیاز خالص مشتری محور اقدامات قرار گیرد یا به عبارت دیگر کلیه کارکنان در تمام مراحل احساس خدمت به مشتری و برآورده کردن نیاز او را داشته باشند.رویکرد جدید کاملا متفاوت با وظیفهگرایی بوده و ماهییت فرآیند محوری دارد.چگونگی عبور از وظیفهگرایی و حاکم کردن پارادایم فرآیند محوری بر سازمان،موضوع پژوهشی است که با روش اقدامپژوهی در یک بنگاه تولیدی-صنعتی انجام گرفته است.این پژوهش رویکرد فرآیند محور را به یک نظام مدیریت مبتنی بر فرآیندها که بهتر شدن مستمر را در ذات خود داشته طوری توسعه داده که تجویز و توصیف یا به عبارت دیگر تئوری و عمل در کنار یکدیگر قرار داده است.فرآیند محوری در مقابل وظیفه-گرایی که به چگونگی اجرای هر فعالیت میپردازد،چرایی آن را مورد توجه قرار میدهد تا بتواند تمام عناصر و منابع سازمانی را در راستای برآورده ساختن نیاز مشتری ساماندهی نماید.
Machine summary:
"این پژوهش رویکرد فرآیند محور را به یک نظام مدیریت مبتنی بر فرآیندها که بهتر شدن مستمر را در ذات خود داشته طوری توسعه داده که تجویز و توصیف یا به عبارت دیگر تئوری و عمل در کنار یکدیگر قرار داده است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل(2)مدل تحلیلی ایجاد نظام مدیریت فرآیند محور تعالیجو در یک بنگاه تولیدی گام چهارم:اقداماتی انجام دهید تا بین پرسشها و پاسخهای مبهم نسبت به دور قبلی همگرایی بیشتری ایجاد شده و آنها را به شفافیت برسانید.
در این پژوهش به دلیل تناسب بسیار نزدیک الزامات استاندارد ISO 9001:2008 با مقوله فرآیندگرایی و وجود نکات کلیدی مرتبط با شناسایی و دستهبندی فعالیتها در هر یک از فرآیندها،جدا از مقوله حیطه کسب و کار سازمان و پیچیدگی فرآیندهای آن،از مدل ارائه شده در استاندارد کمک گرفته و«مدل مفهومی نظام مدیریت فرآیندی»مطابق شکل(3)طوری طراحی گردیده که ضمن تلفیق مبانی این استاندارد با خطوط راهنمای ارائه شده در سری ISO اولا ذینفعان سازمان به ویژه مشتریان به عنوان محرک نظام در آغاز و معیار عملکرد آن در پایان ایفای نقش نموده و در ثانیا ماهیت چرخشی مدل خلق و بر فرآیندهای اصلی سازمان استوار گردد (Palmes,2008) .
(به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل 3 مدل مفهومی نظام مدیریت فرآیند محور تعالیجو در شرکت مورد مطالعه پس از هر دور اجرای این نظام،با استفاده از شاخصهای تعریف شده نسبت به ارزیابی عملکرد و در صورت نیاز ارزیابی و بازنگری اقدام میگردد."