Abstract:
متکلمان و حکمای اسلامی در باب شرور، منشا و علت وجود آن در عالم، اختلاف دیدگاه دارند. از دیدگاه اشاعره، خداوند خالق شر، اعم از طبیعی و اخلاقی است. معتزله عقیده دارند که ساحت خداوند از خلق شر مضر و ظالمانه مبرا، و شر عالم، نسبی است؛ خداوند در جهان آخرت، شر طبیعی را با دادن «عوض» جبران خواهد کرد؛ آنان شر اخلاقی را نیز نتیجه اختیار انسان می دانند. فلاسفه اسلامی، خیر را امر ذاتی و کثیر و شر را امر عدمی، نسبی، عارضی و ناشی از کران مندی عالم ماده می دانند. حکیم سنایی دیدگاهی همانند فلاسفه اسلامی و معتزله دارد. او خداوند را خیر محض و نظام آفرینش را نظام احسن می داند. از دیدگاه کلامی او، شر مطلق و حقیقی وجود ندارد بلکه شر، امر عدمی، نسبی و عاریتی است؛ لذا پدیده های عالم ذاتا شر نیستند بلکه انسان ناآگاهانه و خودخواهانه، برخی از پدیده ها را شر و برخی دیگر را خیر می پندارد. شر اخلاقی نیز منبعث از اختیار و رفتار انسان است. همچنین دنیا، سرای ابتلاست و وجود شر قلیل در آن برای آزموده شدن انسان و دست یافتن او به خیر برتر (کمال) ضروری است.
Machine summary:
شر طبيعي ، معلول جهل انسان حکيم سنايي عقيده دارد که انسان به دليل آنکه از فلسفـة آفرينش و نظام کلي آن ناآگاه است و بر خير و شر حيات خود معرفت ندارد، نبايد برآفرينش خداوند اعتراض کند، زيرا اين اعتراض و شر پنداشتن برخي از امور عالم ، نه از روي آگاهي و معرفت ، بلکه از روي ناآگاهي و عدم درک درست از حقيقت آفرينش است .
همه را از طريق حکمت و داد هرچه بايست بيش از آن همه داد پيل را پشّه گرد بدرّد پــوست گو بران، گوش پشّه ران با اوست کوه اگر پر ز مـار شد مشکوه سنگ ترياک هست هم در کوه (همان، به تصحيح حسيني ،١٢) با توجه به مباحث بالا مي توان نتيجه گرفت که حکيم سنايي به وجود نوعي از شر در عالم اعتقاد دارد اما به دو دليل آن را با عدل و خيرخواهي خداوند ناسازگار نمي داند: اول اينکه اين شرور نسبي است و مطلق نيست زيرا انسان با توجه به سود و زيان خويش و با محور قرار دادن خود آن امور را شر مي داند و اي بسا همين امر شر نسبت به فرد ديگر و يا کل نظام آفرينش خير باشد و نبود آن سبب نقص و شر شود.