Abstract:
در بحث ساختارهای نظام اسلامی سه محور عناصر نظام اسلامی،مرزهای نظام اسلامی و شبکهء قدرت،تبیین شده و به کار ویژه‌های نظام اسلامی نیز با ترسیم حوزهء اختیارات ولی فقیه اشاره شده است.به‌طور کلی از دیدگاه آیة الله جوادی آملی، ساختار حکومت اسلامی براساس نظام امامت و ولایت استوار می‌باشد و در عصر غیبت،فقیه جامع شرایط به عنوان نزدیک‌ترین فرد به امام معصوم علیه السلام،رهبری و ولایت امر را برعهده دارد.حقیقت چنین حاکمیتی،حاکمیت وحی و قانون الهی در عصر حضور و ولایت فقاهت و عدالت در عصر غیبت خواهد بود.مشروعیت چنین حکومتی براساس نصب و اذن الهی می‌باشد و مردم،هر چند نقشی در مشروعیت بخشیدن به حکومت اسلامی ندارند،اما برپایی و تشکیل حکومت اسلامی، نیازمند همراهی و پذیرش مردم است.از این‌رو،اسلامیت نظام اسلامی به مقام ثبوت و جمهوریت آن به مقام اثبات بازمی‌گردد.در این نوشتار،این مسأله از منظر آیة الله جوادی آملی،با بهره‌گیری از مدل تحلیل سیستمی ترسیم گردیده است.
Machine summary:
"ساختار حکومت اسلامی براساس نظام امامت و ولایت استوار می‌باشد و در عصر
این اساس،در نظام اسلامی،انسان محتاج قانون است-فرد باشد یا جامعه-لیکن
بر این اساس،حقیقت حکومت و حاکم اسلامی به حاکمیت وحی و قانون الهی باز
اسلامی،به حاکمیت دین و مکتب برمی‌گردد؛زیرا حاکم اسلامی-چه امام معصوم-در عصر حضور و چه ولی فقیه در عصر غیبت-مأمور اجرای قانون الهی است.
فقیه متأله حضرت آیة الله جوادی آملی در این بخش به نوزده روایت برای اثبات
ولایت نیز همین‌گونه می‌باشد و مردم او را وکیل خود برای حکومت نمی‌کنند.
رهبر برای جامعهء اسلامی و نیز از نیابت فقیه جامع الشرائط از امام عصر(عجل الله تعالی
جامعه،از وظایف فقیه جامع الشرائط است که تحقق آنها نیازمند هماهنگی همهء مردم و
فقیه جامع الشرائط خارج است و اگر مثلا پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله بنا بر شأن نبوت و عصمت
در اختیار مردم نیست که احکام الهی را تغییر بدهند و این همان تفاوتی است که میان
بر این اساس،فرق کادر صنعتی در مدینهء فاضله که هدف حکومت اسلامی است با کادر صنعتی کشورهای مهاجم و مخرب و مدعی تمدن
اهتمام حکومت اسلامی برای برقراری نظام تعهد و قانون و عمل به
در نظام سیاسی اسلام،به منظور نظارت بر تصمیمات و کارکردهای نظام،افراد جامعهء اسلامی به عنوان ناظر قوانین معرفی شده‌اند و وظیفهء امر به معروف و نهی از منکر بر
عهدهء آنان قرار داده شده است و به این وسیله،«اسلام برای اینکه نظام الهی از هر
عنصر محوری نظام سیاسی اسلام در عصر غیبت را فقیه جامع شرایط می‌دانند که"
(
, 
, 
)
