Abstract:
در این مقاله دوازده دلیل برای اثبات اتحاد عاقل و معقول از مهمترین فلاسفه
حکمت متعالیه: صدرالمتألهین، ملاهادی سبزواری، محمدحسین طباطبایی و مرتضی
مطهری مورد نقد قرار گرفته و بطلان هر یک از آن دلیلها با چند اشکال واضح شده است.
همچنین هر سه اشکال سبزواری به مهمترین دلیل صدرا و نیز هر سه دلیل ابنسینا و
فخررازی در رد نظریه اتحاد، ابطال شده است. تمام نقدها و اشکالهایی که مطرح شده، به
جز یکی، دو مورد که از آراء برخی از معاصران استفاده شده، جدید و ابتکاری است.
حاصل نقد و تحلیلها اینست که در مورد نظریه اتحاد عاقل و معقول، به خاطر بطلان
مهمترین دلیلهای اثبات و رد آن، باید سکوت کرد.
Machine summary:
"با توجه به تأثیر این نظریه بر سایر مسائل فلسفی و نظر به اهمیتی که بعد از صدرا پیدا کرده است، لازم است بیش از پیش به آن پرداخته شود و از آنجا که در هر نظریه فلسفی، ادله اثبات آن نظریه اهمیت بیشتری دارد، از این رو، در این مقاله مهمترین ادله اثبات نظریه اتحاد عاقل و معقول مورد تحلیل و نقد قرار گرفته است، تا معلوم شود که آیا برای اثبات و یا رد این نظریه دلیل قابل اعتمادی وجود دارد؟ به این منظور، ادله صدرا، ملاهادی سبزواری، محمد حسین طباطبایی و مرتضی مطهری برای اثبات این نظریه و همچنین ادله ابن سینا و فخر رازی در رد آن، مورد بررسی قرار گرفته است.
اگر این نظریه پذیرفته شود، تنها در صورتی مشتق به مبدأ اشتقاق صدق میکند که مبدأ اشتقاق امر قائم به ذات باشد و حال آنکه علم اگر قائم به ذات خود باشد و برای عالم وجود نداشته باشد، نمیتواند برای آن عالم، علم محسوب شود و بر فرض که علم، وجود قائم به خود داشته باشد، در این صورت عالم خواهد بود، به این معنا که به ذات خود علم دارد و در نتیجه اتحاد عاقل و معقول در علم به ذات اثبات میشود که از محل بحث خارج است، زیرا مورد نزاع، علم نفس به غیر است وگرنه در مورد علم به ذات بحثی نیست."