Abstract:
تئوری حقوق اساسی دقیقا به چه معناست؟چگونه میتوان گفت که تئوری حقوق اساسی (آنگونه که پروفسور فالون1به درستی میگوید)هم توصیفی2و هم تجویزی3باشد و فرض شود که نتایجی را به بار میآورد که از نظر اخلاقی درست میباشد اما طرفداران تئوری را با مشکل مواجه سازد؟در پاسخ، پروفسور استراس استدلال میکند که یک تئوری حقوق اساسی در مقام ترسیم و فراهم کردن مبانی توافقی است که در چارچوب یک فرهنگ حقوقی وجود دارد و در مقام توسعه اصول مورد قبول،در حل مسایل مناقشهآمیز است.برای مثال،در فرهنگ ما،توافقی گسترده هم در مورد اصول انتزاعی-همانند این ایده که متن قانون اساسی مهم است اما همچنین سابقه و رویه قضایی نیز،در تفسیر قانون اساسی مهم هستند-و هم در مورد نکات خاص حقوقی،همانند مشروعیت تصمیم در قضیه براون علیه هیأت آموزشی4،وجود دارد. یک تئوری حقوق اساسی در مقام سازماندهی این مسائل و دیگر مسائل مورد توافق به روشی میباشد که نتایج را در قضایایی که هیچ توافقی وجود ندارد،تجویز کند.در این سبک،یک تئوری حقوق اساسی با یک تفسیر از قواعد گرامری یک زبان یا شاید با تئوری واقعیت علمی یا ریاضی قابل قیاس باشد.
Machine summary:
"است که در چارچوب یک فرهنگ حقوقی وجود دارد و در مقام توسعه اصول مورد قبول،در حل مسایل
یک تئوری حقوق اساسی در مقام سازماندهی این مسائل و دیگر مسائل مورد توافق به روشی میباشد که
صورت قانعکنندهای استدلال میکند که یک دلیل موجه برای قبول تئوری حقوق اساسی این است که
12اما اگر تئوریهای مزبور تنها ضوابط باشند،سخت است تا تمایز بین تئوری حقوق اساسی و
Imprefection:The Theory and Practic of Constitutional Amendment 145,148-54(Sanford
تئوری حقوق اساسی سعی دارد تا این موضوعات مشترک و مورد توافق را بپذیرد و آنها را در
دیگر تئوریهای حقوق اساسی میتوانند این موضوعات تثبیت شده را تفسیر کنند اما با مشکلات
تبیین دو ویژگی توصیفی و تجویزی بودن تئوری حقوق اساسی همچنانکه فالون اعتقاد به این دو
استدلال نیز ممکن است این باشد که قانون اساسی 1789
(49)- Id. ظاهرا متناقضنما را توجیه کرد که یک تئوری حقوق اساسی ممکن است به چنان نتایج مطلوبی منجر
اما در مورد این فرض نادرست چه باید کرد که اگر یک تئوری حقوق اساسی نتواند"طرفدار
دلیل برای توسل و استناد به مبانی موجود مورد توافق این است که روشن نیست که آیا ما به چیز
(ممکن است گفته شود که این قرارداد و توافق عام،بدین دلیل وجود دارد که رویهها
وضعیت در مورد تئوری حقوق اساسی نیز دقیقا به این شکل است،یعنی ممکن است
ممکن است اظهارات مشابهی در مورد تئوری حقوق اساسی نیز مطرح شود.
یا شهروندی است که استدلال مربوط به حقوق اساسی را مطرح میکند؟یا اینکه آیا تئوری حقوق"