Abstract:
یکی از ویژگیهای تاریخ شاهنشاهی ایران،تسلط به اصطلاح«گفتمان زور»بر مردم،درطول قرنها و سدهها بوده است. گفتمانی که سد راه آزادی،رشد،شکوفایی،عدالت،علم،بیداری و حتی دینداری به معنای صحیح کلمه بود.این پدیدهای است که میتوان آن را علت العلل در جازدنها و شکستهای پیاپی ملت ایران در برابر زورگویان داخلی و خارجی در چند قرن اخیر منتهی به انقلاب اسلامی دانست. انقلاب اسلامی،به رهبری امام خمینی(ره)،خوشبختانه ساختار این چنبره را،به عنوان نخستین گام،درهم شکست و در واقع آن را از نظر سیاسی مضمحل ساخت. میرزا محمد حسن خان اعتماد السلطنه،وزیر انطباعات ناصر الدین شاه مردی بود سیاست مدار،مطلع،فرانسهدان،ادیب و در نویسندگی چیرهدست.وی از نادر چهرههای دانشمند عصر قاجار است که انبوهی از خاطرات روزانهء خود را با قلمی روان،شیرین،صریح،و بیپرده نوشته است که به صورت کتابی با عنوان«روزنامهء خاطرات اعتماد السلطنه»سالها پیش به همت استاد ایرج افشار انتشار یافت[امیر کبیر،1352].چند سال پیش آقای داود ساللک،یکی از همکاران معلم و اهل قلم،بخشی از خاطرات مذکور را دستچین کرد و در کتابی به نام«کمی با ناصر الدین شاه»انتشار داد.اینک او بخشی ویژه از آن خاطرات را که بازتاب مراودهها و رفتارهای خارجیان-به ویژه روس و انگلیس-با دولتمردان آن زمان، و به تعبیر ما«زورگویان ذلیل»است،در اختیار مجله قرار داده است که میخوانید. رشد.
Machine summary:
"شنیدم امین السلطان و مشیر الدوله از ذوق اینکه این کار گذشت،از پیش شاه که بیرون آمده بودند،روی همدیگر را بوسیده بودند.
میگفت شاه به واسطهء سفارت روس به امپراطور[تزار روس]پیغام داده است وقتی من فرنگ میآیم[منظور روسیه است]،شما چهطور با امین السلطان رفتار خواهید کرد؟مبادا کینهای از او داشته باشید که بهخاطر تقاضای او کارون را به انگلیسها واگذار کردیم!
*روسها بابت امتیاز دادن به انگلیسها،از کشتیرانی کارون،بینهایت اوقاتشان تلخ است!سفیر انگلیس به امین السلطان گفته بود که اسرای ترکمان را که پس فرستاده بودید،به استرآباد نرسیدهاند.
*نایب سفارت روس میگفت:«وقتی سید جمال الدین [اسد آبادی]را گرفته بودند و میبردند،مختار خان گفته بود این است سزای دوستان روس!من بعد از شنیدن این حرف، خانهء امین السلطان رفتم و گفتم ما چه دشمنی با شما داریم که نوکر شما این عبارت را میگوید؟»امین السلطان هم ترسیده و برای عذرخواهی پول و خرقه و اسب برای او فرستاده بود!
میگفت رییس بانک انگلیس و بانک روس هر دو به سفارتخانهء انگلیس آمده و اعتراض کردهاند که اگر کار ضرابخانه به این شکل قرار داده شده اجرا شود،یعنی حاجی محمد حسن[امین الضرب] صد و بیست هزار تومان همه ساله به شاه و دوازده هزار تومان به امین السلطان و پنجاه هزار تومان هم پیشکش بدهند، مجبورند که[عیار]طلای پول را کم کنند.
از قرار گزارش وابستهء نظامی سفارت روس در مشهد که به سفیر در تهران فرستاده است،این خوندار و اراضی اطراف آنکه انگلیسها بدون اجازه و سند از خاک ایران جدا کردهاند،اراضی است که میتوان پنجاه هزار خروار غله از آنجا برداشت کرد."