هیچ - Journal هفت Literature and art

"اما اگر کسی از ما پرسید چه می‌خواهید کجا می‌روید با این همه می‌شود گفت: به سوی بادها و گم در بادها می‌شود وسوسه گوارای آب‌ها را گفت و نپرسید بعدش چه؟ می‌شود گیسوی سنگ‌ها را در حاشیهء دریا مثال زد می‌شود چهره‌ها را صورتک‌ها را به حماسه‌ای تبدیل کرد و گفت: آن‌جا خواهیم رفت می‌شود باران را با التماس به دعا واداشت و گفت: دستان باران،باز باز در انتظار ماست و آن‌جا رفت می‌توان حاشیهء کتاب‌ها و تصاویر زیبا را تا شامگاه آراست و گفت: آن‌جا خواهیم رفت و پنجره را باز خواهیم کرد و عمر را به نسیم و تنفس واداریم و شب را با سایش دستان‌مان لحظه لحظه سپید کرد آه چه رنگ عجیبی است! شاید آن‌جا برویم که همه چیز سپید است اما با آن دهان محال با آن نخ‌های قشنگ سیاه (آخر سیاه‌اند!) خوابیده در نور چه خواهیم کرد؟!"