Abstract:
نوشتار حاضر تلاشی است در راستای تحلیل نظریه دورکیم در ارتباط با قانونمندی جامعه و آزادی انسان. این بحث یکی از مباحث عمده نظم است. حل مسئله فوق ثمرات علمی و عملی مهم را در پی دارد. این نوشتار به نقد دیدگاه دورکیم پرداخته است. روش این نوشتار، اسنادی و تحلیل متن است؛ یعنی دیدگاه دورکیم با ارجاع به آثار اصلی خودش استخراج و سپس بررسی و تحلیل شده است. در ارتباط با موضوع سه دیدگاه قابل طرح است: 1. قانونمندی جامعه مانند قوانین حاکم بر طبیعت، باعث سلب کامل اختیار انسان میشود. 2. طبق دیدگاه دیگر، قانونمندی جامعه مانند قانونمندی طبیعت به صورت کامل، اختیار انسان را سلب نمیکند، بلکه اراده انسان را در چارچوب قوانین جامعه محدود مینماید. 3. قانونمندی جامعه، آزادی انسان را حتی محدود هم نمیکند؛ چون اراده انسان جزء علت تامه است. از نظر دورکیم، جبر اجتماعی گاه به معنای ضرورت و قطعیت و گاه به معنای محدویت به کار رفته است. از اینرو، میان قانونمندی جامعه و آزادی انسان نمیتوان جمع کرد. آنچه که سبب شده تا دورکیم نتواند میان قانونمندی جامعه و آزادی انسان جمع نماید، تلقی نادرست وی از هستی جامعه، حقیقت انسان و اصل علیت است.
Machine summary:
"مباحث دورکیم در این خصوص دستکم در نظر بدوی متناقض به نظر میرسد؛ زیرا دورکیم از یکسو، به قانونمندی جامعه به مثابه بنیان نظم اجتماعی اعتقاد دارد؛ از همینرو، آزادی انسان را نفی نموده است، چنانکه خود میگوید: قاعدهمندی و قانونمندی جامعه فقط شیوه برای عمل کردن عادی نیست، بلکه بیش از هر چیز شیوه عمل کردن اجباری است؛ یعنی ـ به اصطلاح ـ تابع میل و خواست افراد نیست.
364 نقد و بررسی دیدگاه دورکیم پس از مرور دیدگاه دورکیم درباره جبر و آزادی، اینک این پرسش مطرح میشود که آیا در اندیشه دورکیم آزادی با قانونمندی جامعه سازگار است یا نه؟ در پاسخ به این سؤال، دورکیم مدعی است که اساسا به دنبال نفی آزادی انسان نیست و تبیین وقایع اجتماعی بر اساس جبر مخالف روش اوست.
اگرچه این سخن دورکیم که ماهیت امر اجتماعی را از سنخ امر اخلاقی محسوب نموده، سخن خوب و قابل قبولی است، ولی اشکال کارش این است که در نهایت از نظر وی ترکیب فرد و جامعه از سنخ ترکیب طبیعی است؛ در نتیجه، تنها جامعه اصالت دارد و اصالت فرد به صورت کامل نایده گرفته میشود.
شکی نیست که قانون علیت از ضرورت و حتمیت برخوردار است و در این امر هیچ تفاوتی بین پدیدههای طبیعی و حیات اجتماعی نیست؛ ولی باید توجه نمود که در قوانین اجتماعی، اراده جزء علت تامه است؛ تا زمانی که اراده انسان نباشد هیچ امری اتفاق نمیافتد؛ به همین خاطر پیشبینی قطعی در عالم انسانی معنا ندارد."