Abstract:
شعر زنان عرصه بیان احساسات و عواطف آنان است. عاطفه مادری، اصیل ترین عاطفه زنانه است که در شعر زنان و مردان همواره نمود داشته است. در دوره معاصر با گسترش شعر زنان، تصاویر مادرانه نیز با قلم خود آنان ترسیم شده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی مضامین مادرانه در شعر چند شاعر زن مطرح (ژاله قائم مقامی، پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی) از دوره مشروطه تا کنون است و به بررسی این نکته می پردازد که با ورود تفکر مدرن و گرایش به فردگرایی، احساس جدایی میان مادر و کودک چگونه در شعر این شاعران نمود یافته است. همچنین به بررسی این مطلب می پردازد که مضامین مادرانه در شعر این شاعران چه فراز و فرودی داشته و چگونه تبیین یافته است؟ گرچه عاطفه مادرانه همواره یکسان است، توجه به این نکته ضروری است که حوادث و پیشامدهای زندگی شاعر و اعتقادات و جهان بینی او، همچنین تحولات اجتماعی عصر و زمانه شاعر نیز در بروز نوع خاصی از مضامین موثر است. بررسی های انجام شده در این پژوهش نشان می دهد که چهار محور بیان احساسات کودکان و مادران، گفتگوی مادر وکودک، آموزش های مادرانه و دیدگاه مادرانه نسبت به کل هستی از اصلی ترین مضامین مادرانه در شعر این شاعران است. در این مقاله ضمن بررسی مضامین مادرانه در شعر هر یک از شاعران، سیر تحولی این مضمون را نیز با توجه به عصر و دوره هر شاعر پی می گیریم.
Women’s Poetry has always been the field of expressing their emotions. Maternity is the purist of the feminine emotions reflected in the poems of both men and women. Extending feminine poetry in contemporary period، maternal images have also been depicted in it by the poetesses themselves. The objective of the present article is to study maternal contents in the poems of Iranian famous poetesses from the period of Constitutionalism to the present، say، Jale Qaem Maqami، Parvin E’tesami، Foruq Farokhzad، Simin Behbahani. It focuses on the fact that emerging modern thinking and individualism introduced the content of separation between mother and child to the feminine poetry. It also studies the ascent and descent of expressing maternal contents in their poetry. Although the nature of maternal emotion is the same، it worth mentioning that it can be affected by factors like the life، beliefs and world view of a poetess herself، the social changes of her time that make some contents more prevailing than the other ones. Findings of the present research shows that the main contents of this type are expressing mother and child emotions، mother and child talk، training child by mother، mothers view on the world and universe. Studying maternal contents in the poetry of every poetess، we will follow its changes regarding their time.
Machine summary:
هدف از نگارش این مقاله بررسی مضامین مادرانه در شعر چند شاعر زن مطرح (ژاله قائم مقامی، پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی) از دورة مشروطه تا کنون است و به بررسی این نکته میپردازد که با ورود تفکر مدرن و گرایش به فردگرایی، احساس جدایی میان مادر و کودک چگونه در شعر این شاعران نمود یافته است.
گرچه میتوان گفت اشعاری از زنان وجود داشته که در طول تاریخ از میان رفته است، چنانکه در بررسی شعر زنان، اولین زن شاعری که از مسائل خود سخن گفت (ژاله)، اشعارش را تا سالها پوشیده داشت و جز برای دل خود شعر نمیگفت و حتی بخش قابل توجهی از اشعارش را سوزاند و پس از مرگش فرزندش حسین پژمان بختیاری آنها را به چاپ رساند.
گرچه خود را از این بابت چندین بار سرزنش کرده است، تقابل مهر فرزند با زندگی شخصی در شعر او، تشخص ویژهای به مضمون مادرانه شعرش داده است: جدایی از فرزند در شعر ژاله: ژاله به دلایل شخصی و عدم سازگاری با همسر از فرزندش جدا شد و بیشترین نمود احساسات مادرانة او در ارتباط با این جدایی است.
چنان که در شعر «اندوه» دختر از مادر شاعر خود لب به شکوه میگشاید که چرا در میهمانی جامة مناسبی بر تن او نکرده است، مادر؛ خود و اندیشهاش را مقدم بر رفع نیازهای مادی کودک میداند و به نوعی میان آنها تقابلی برقرار میکند، منتها برخلاف شعر فروغ این اندوه تبدیل به خشم و خروش نمیشود و در حد اندوهی افسرده باقی میماند: چو شعر آمد به خلوتگاه رازم گسستم از همه، با او نشستم تو میگویی سخن از بزم رنگین مرا اندیشة رنگینتری هست برو تنها مرا با خود رها کن مگو دیگر که اینجا مادری هست (همان: 372) اما جلوة اجتماعی مضامین مادرانه در شعر بهبهانی، آن را واجد ارزش بسیاری کرده و سبب خلق صحنههایی تأثیرگذار در شعر فارسی شده است.